آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

۷ مطلب با موضوع «مطالب و تحلیل های شخصی (Personal Issue)» ثبت شده است

سودجویی در عرصه فیلم کوتاه از جوانب مختلفی قابل کاوش و بررسی است. بعضی از این موارد را در مقاله ای با عنوان «ارسال فیلم کوتاه به جشنواره ها و واقعیت کلاهبرداری از آن» بررسی نمودیم. حال قصد آن را داریم که در خصوص هزینه هایی که بابت ارسال و پخش فیلم به فستیوال های خارجی، کارگردانان و تهیه کنندگان فیلم پرداخت میکنند، توضیحاتی را براساس تجربه ی کاری چندین ساله، چه بصورت غیر رسمی و چه بعنوان سرپرست و سردبیر گروه پخش فیلمِ «درگاه فیلم ایران» بیان کنم.

بنیامین آرمان طلب
۰۲ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۷

سلبریتی‌های فیلم کوتاه

فیلمسازی که با یک تماس تلفنی ساده و یا با یک نامه‌ی ساده‌ی تشریفاتی برای تهیه بودجه فیلمش از طریق اداره‌ای مرتبط و یا غیر مرتبط با فیلمسازی اقدام کند و یا با یک پیام کوتاه (اس‌ام‌اس) به پدر محترم، هزینه چندین میلیونی فیلم کوتاهش را فراهم آورد و همیشه در صدر موفقیت فستیوال‌ها و در تیتر خبرگزاری‌ها باشد، یک «سلبریتی» است، از او بپرهیزید!


ادامه مقاله را در لینک زیر بخوانید.

http://iranfilmport.com/blog/article/id/12


بنیامین آرمان طلب

با سلام به همه

شاید برای هر فیلمساز اصیل خوندن متن زیر جزء الزامات باشه!
خواهش میکنم با دقت بخونید!
من جاهای مهم که میخواستم بیشتر مورد توجه قرار بگیره علامتگذاری کردم!


اینک آخر الزمان ساخته فرانسیس فورد کاپولا، اثری است از سینمای مستقل ایالات متحده. اثری که کاپولا با صرف هزینه شخصی و زمان بسیار زیاد موفق به ساخت آن شد. تقریبا ارتش آمریکا حاضر به هیچ گونه کمکی به فرانسیس فورد کاپولا نشد و او با استفاده از سرمایه شخصی و کمک دولت فیلیپین امکان ساخت آنرا یافت.

داستان این شاهکار اقتباسیست از کتاب قلب تاریکی اثر ژوزف کنراد که البته در کتاب ماوقع داستان در کنگو اتفاق می افتد, ولی کاپولا با تسلطی که در نوشتن فیلم نامه داشت, آنرا به حوزه ویتنام و در زمان حمله آمریکا به ویتنام تغییر داد.
در این فیلم شاهد اولین بازی های هریسون فورد, لارنس فیشبرن و دنیس هوپر هستیم که اگر بازی های آنها را در کنار بزرگانی چون مالون براندو, رابرت دووال و مارتین شین بگذاریم, خواهیم دید که اینک آخرالزمان از نظر بازیگری در جایگاه خاصی قرار دارد.
مارلون براندو برای حدود 7 تا 9 دقیقه بازی در این فیلم در سال 1979 هفت میلیون دلار دریافت کرد که هنوز هم رکوردی در نوع خود به شمار می آید. به دلیل این که کل ماکتهای ساخته شده در فیلیپین به دلیل طوفان از بین رفت, کاپولا مجبور شد یکبار دیگر همه اینها را بازسازی کند. چاقی بیش از حد مالون براندو و مریضی مارتین شین عملا فیلم را تا حد یک شکست کامل پیش برد, اما کاپولا ناامید نشد و کار را تا به پایان پیش برد.
به گفته افراد نزدیک به فرانسیس فورد کاپولا، او همه ثروتی را که از راه ساخت پدرخوانده های یک و دو به دست آورده بود در این فیلم صرف کرد و تا سالها برای پرداخت بدهی هایش برای این فیلم کار میکرد. همه و همه این موارد نشان میدهد که عزم او برای ساخت این فیلم چقدر راسخ بوده است و او تا چه حد در این باره ریسک کرده است.

فیلمنامه اقتباس شده این فیلم که نوشته فرانسیس فورد کاپولا و جان میلوش است، توانست در سال 1980 سیلی از جوایز جشنواره های مختلف و مستقل جهانی را از آن خود کند و فیلم نیر در اکثر فستیوالهای مختلف جهانی درخشش خوبی داشت و حتی در گلدن گلوب همان سال جوایز بهترین فیلم, بهترین بازیگر نقش مکمل "رابرت دووال" و بهترین صدابرداری را به دست آورد.
اما در مراسم اسکار جایزه بهترین فیلم از دستان کاپولا دور ماند و میتوان این عدم بهره مندی را به حساب دستهای پشت پرده گذاشت. چرا که فیلم اینک آخرالزمان بیش از نمونه های مشابه آن روزگار دست به نشان دادن واقعیات جنگ زده بود.


بنیامین آرمان طلب

سلام

فک کنم هر فیلم بینی از جمله من فیلم معروف The Shining اثر Kubrick چندباری دیده و هر بار با این سوال مواجه شده که واقعا این فیلم چی میخواست بگه !!

فارغ از اینکه دوست داشته باشیم که با تحلیل یک فیلم بفهمیم یا با اولین نگاه!

واقعا کار کوبریک یک شاهکار است! برای اینکه بفهمید چرا شاهکار حتما متن زیر بخونید ...

حتما! از نون شب هم واجبتره!


متاسفانه عکس های این تحلیل از بین رفته بود. با یک جستجوی ساده و یا دیدن مجدد فیلم میتونید اسناد پیدا کنید


پیش گفتار مترجم: آپولو ۱۱ (Apollo 11) ماموریتی از مأموریت‌های پروژه آپولو است که منجر به فرود نخستین انسان بر روی کره ماه شد. در طی این ماموریت که توسط هوانوردی و فضانوردی ملی ایالات متحده آمریکا (ناسا) سازماندهی شده بود، نیل آرمسترانگ و باز آلدرین در ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ بر کره ماه فرود آمدند.

این فضاپیما از مرکز فضایی کندی واقع در جزیره مریت، فلوریدا در ۱۶ ژوئیه به سمت کره ماه پرتاب شد. 



-----------------------------------------
درخشش مطمئنا نامفهوم ترین شاهکار استنلی کوبریک است! 
من معمولا واژه شاهکار را بااحتیاط بکار میبرم اما واقعا تا الان فکر نمیکردم که این فیلم اصلا فیلم بسیار 
خوبی باشد! درسال 1980 که برای اولین بار آن را دیدم اصلا دوستش نداشتم! اینکه کوبریک بیشتر عناصر رمان کینگ
را از فیلم حذف کرد و جای آن را با مفاهیمی که من نمیتوانستم بفهمم پر کرد واقعا آزار دهنده بود! خوشبختانه قبل از اینکه من این مقاله را به پایان برسانم شما خواهید فهمید که کوبریک چرا رمان کینگ را تغییر داده و او تلاش میکند چه چیزی را بگوید! 

در ابتدا بهتر است بدانید که درخشش صرف نظر از چشمان تمام بسته ، شخصی ترین فیلم کوبریک است!
در واقع کوبریک، رمان کینگ را به زیرکی بعنوان سکوی پرتابی استفاده میکند تا بتواند داستانی کاملا متفاوت تحت
این رمان پرفروش ، بگوید! اما چرا اینکار رامیکند؟! مشخصا برای حفظ جانش! خب بگذارید زیاد جلو نرویم! 
در واقع بیایید از اول شروع کنیم! دو کاراکتر اصلی در فیلم وجود دارند: جک( با بازی جک نیکلسون) و پسرش دنی( با بازی دنی لوید)
این خیلی قابل توجه است که بدانیم جک و دنی، دو جنبه مختلف از خود کوبریک هستند! 
جک شخص واقعی ای است که قصد دارد بزرگترین هنرمند شود و از قرار معلوم او مایل است تا هدف از هنرش را به اتمام برساند! 
جک همانند خود کوبریک ، مو مشکی و دمدمی مزاج است و حتی همان سیگاری را که کوبریک استفاده میکند(Marlboro)، میکشد! 
دنی جنبه دیگری از این کارگردان بزرگ است! او کودک درون استنلی ست! این دنی است که در واقع هنرمند واقعی ست! 
جنبه دنی-کوبریک ، در واقع جنبه روحی و کودکی کوبریک است که میتواند چیزهایی را که دیگران به هیچ وجه قادر به مشاهده
آن نیستند را ببیند! دنی میخواهد به مردم چیزهایی را بگوید اما اجازه آن را ندارد! 

ساعت اول درخشش احتمالا طولانی ترین و خسته کننده ترین قسمت فیلم است جایی که جک( جنبه واقعی کوبریک) با مدیر هتل چشم انداز تعهد میکند! جالب اینجاست که مدیر هتل با جک اتمام حجت میکند که ناظر قبلی هتل از شدت استرس کار دیوانه شده و زن و دو دخترش را کشته است! جک اظهار میکند که این داستان، جالب است اما بهر حال مسئولیت را بعهده میگیرد! جالبتر آنکه مدیر هتل چشم انداز قرمز سفید و آبی به تن دارد و وندی( همسر جک) و پسرش نیز تقریبا در نیمه اول فیلم همینطور قرمز سفید و آبی پوشیده اند!

بنیامین آرمان طلب

نویسنده: زهرا حقیقی رشت - خبرنگار همشهری

مصاحبه با: علیمحمد اقبالدار

روزنامه همشهری

گیلان در عرصه هنر ریشه و قدمتی دیرینه دارد و هنرمندان بسیاری از این خطه سرسبز شمالی در رسانه ملی حضور دارند...

1395/04/02


بنیامین آرمان طلب

​تحلیلی بر فیلم قندون جهیزیه، اثری از علی ملاقلی‌پور قندونِ مسوولیت 

چاپ شده در روزنامه «گیلان امروز»

شماره : 4216

تاریخ: پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۴

تحلیلگر: علیمحمد اقبالدار

لینک : http://gilan-today.com/article/9066



ابتدا نگاه کوتاهی به قصه فیلم خواهیم داشت، عطا، یک تکنسین وسایل الکتریکی است که با برادر خود مشغول به کار است. در شروع داستان، مشخص می‌شود که عطا، در کلیه کارهایش نوعی کم‌فروشی می‌کند و از قطعات نامرغوب و به‌خصوص چینی به‌جای قطعات اصلی در تعمیرات وسایل الکتریکی استفاده کرده و این عمل را به دور از اطلاع صاحبکارانش صورت می‌دهد. و این‌گونه کار خود را توجیه می‌کند که با خراب شدن مجدد همان وسایل، باز هم او برای تعمیرش فراخوانده می‌شود. با تماس تلفنی، به وی خبر می رسانند که صاحب‌خانه‌اش، کرایه ماهیانه را 400 هزار تومان زیاد کرده و آن را به ماهی 700 هزار تومان رسانده است و داستان از این نقطه وارد زندگی شخصی عطا و همسرش معصومه می‌شود.

بنیامین آرمان طلب
۰۴ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۰

نکات کارکردی فیلم نامه نویسی

من (علیمحمد اق) در این پست سعی خواهم کرد، تا مطالبی را که در رابطه با فیلم نامه نویسی از استادان، کتاب و یا بصورت تجربی کسب می کنم، به ساده ترین حالت و روشنی و سلیسی برای دوستداران سینما و فیلم سازی بیان کنم.
امیدوارد که از این مطالب استقبال شده دوستان ارادات آن را متذکر شوند.
با  تشکر

0) خط ناظر (خط هویتی)
به یک جمله اطلاق می کنم که در آن نویسنده، کل ماجرای فیلم را بتواند در آن جمله توضیح دهد. (شامل ابتدا، مختصری از بدنه (اجباری نیست) و انتها)

1)  ریتم نوشتاری
برای آنکه ساختار فیلم نامه بدون اشکال باشد و فیلم نامه نویس در کمترین حالت دشواری قرار بگیرد.
نخست اقدام به نوشتن داستانِ طرح خود کنید و در این حین باید ابتدا - بدنه - انتها داستان شما کاملا مشخص شود.
و سپس شما فیلم نامه خود را شروع کنید.
** البته در این بین ممکن است که طرحی که مدنظر شماست ساختار داستانی نوشتاری ای نداشته باشد. به عبارتی بسیار بصری و انتزاعی باشد. در این حالت توصیه می کنم که تنها خط هویتی را مدنظر قرار داده و مستقیم به سراغ فیلم نامه بروید. ( این حالت بیشتر در فیلم های کوتاه رخ می دهد {تجربه شخصی} )

ادامه دارد ...
بنیامین آرمان طلب