شگردهای کارگردانی آلفرد هیچکاک در پرندگان
1) (بخش اول)
عنوانبندی تصویر پرندگانی در حال پرواز در زمینه ای نامعلوم است که اسامی بر روی آنها حک می شود. حرکت تهاجمی، سطوح سیاه و خطوط تیز پرندگان، خشن و هشدار دهنده هستند. عنوانبندی موسیقی ندارد و صداهای پرندگان طبیعی نیست. صداها توسط دستگاه های الکترونیکی ساخته شده که به جیغ پرندگان شبیه است.
فیلم به آرامی با فید شروع می شود. با شروع، نمای شهری شلوغ دیده می شود با عبور تراموای برقی شخصیت اصلی در آن طرف خیابان دیده می شود. که عرض خیابان را طی می کند. دوربین با او پن می کند.
2) (بخش دوم)
برگردیم به روایت: او نام پرنده را اشتباه گفته. و می رود که دسته ای پرنده دیگر را نشان دهد. و از آنجا که هیچکاک قصد دارد همچنان توجه را به حالت ملانی متمرکز نگه دارد، دوربین با ملانی حرکت می کند. و رفتن او انگار نوعی فرار از تله ای است که حسابی در آن گیر کرده. ما با او همذات پنداری می کنیم. او پرنده ها را نمی شناسد. ورود میچ در همان نما و تبدیل آن به نمایی دو نفره مخمصه را تنگ تر می کند.
ملانی: اوه بله ما اونا رو به این اسم هم صدا می کنیم.
ملانی: بفرمائید مرغ عشق
3) (بخش سوم)
در این نما ملانی رفتن مرد را نگاه می کند ملانی به سمت میز می رود دوربین او راتعقیب می کند.
ملانی: اون کی بود؟
خانم گرونر: نمی شناسم اش!
دوربین به سمت نمای بسته ملانی می رود برای اولین بار یک حرکت دوربین را می بینیم که بدون تعقیب بازیگر اجرا می شود. این حرکت دلالتی دراماتیک دارد. نما ضمن حذف چیزهای اضافی در کادر و تبدیل شدن به نمایی درشت تر، حسی از درک و فهم مطلبی جدید توسط شخصیت را القا می کند. (که در اینجا منجر می شود به تصمیم او برای تعقیب مرد.)