چگونه یک صحنه را بنویسیم؟ 11 نکته از جان آگوست
«جان آگوست» فیلمنامه نویس، فیلمساز آمریکایی و داور بخش فیلمنامه نویسی آکادمی علوم و هنرهای سینما (اسکار) است. به عنوان فیلمنامه نویس «آگوست» تجربه همکاری های متعددی را با «تیم برتون» در کارنامه خود دارد از جمله فیلمنامه های ماهی بزرگ (2003)، چارلی و کارخانه شکلات سازی (2003)، عروس مرده (2005) و فرنکن وینی (2012).
«آگوست» در وبلاگ خود پستی دارد با عنوان چگونه یک صحنه را بنویسیم؟و در آن سعی می کند به طور مختصر و مفید طی 11 نکته پروسه نگارش یک صحنه را توضیح دهد. این یازده نکته را در زیر بخوانید:
1. بپرسید => قرار است در این صحنه چه اتفاقی بیفتد؟
بسیاری از کتب فیلمنامه نویسی از شما می خواهند روی چیزی که شخصیت می خواهد تمرکز کنید. این اشتباه است. مسئولیت قصه به عهده شخصیت ها نیست، به عهده شماست. اگر کنترل صحنه دست شخصیت ها بود، بیشترشان از درگیری اجتناب می کردند و به این ترتیب فیلم ها بطرز وحشتناکی کسل کننده می شدند.
سوال این نیست که «چه اتفاقی می تواند رخ دهد؟» یا «چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟». سوال این است که «چه اتفاقی باید رخ دهد؟» اگر قبلاً طرح قصه را نوشته اید، بهتر است حالا نگاهی به آن بیندازید.
2. بپرسید => اگر این صحنه حذف شود چه اتفاقی می افتد؟
فرض کنید تدوینگر مرتکب اشتباه شده و سهواً این صحنه را حذف کرده. آیا فیلم هنوز با عقل جور در می آید؟ اگر پاسخ مثبت است پس نیازی به این صحنه ندارید و بهتر است خود را به دردسر نوشتنش نیندازید.
ممکن است بگویید: «اما خیلی دراماتیک است.» یا «خیلی بامزه است.»
فرقی نمی کند. سعی کنید آن بار دراماتیک یا بامزگی را وارد صحنه هایی کنید که در فیلم مهمند. بعد از اینکه چند فیلم کار کردید می فهمید که هر صحنه ای که امکان حذف شدن را داشته باشد، در نهایت حذف می شود. پس بهترین ایده هایتان را در لحظاتی بگنجانید که نهایتاً در فیلم باقی می مانند.
3. بپرسید => چه کسی باید در این صحنه باشد؟
فیلمنامه ها معمولاً مملو از شخصیت هایی هستند که به حضورشان نیازی نیست. چون کلمه ها خیلی کوچک هستند، به راحتی یادمان می رود که «فلانی» الان پنج صفحه است که هیچ چیز نگفته. خب اگر «فلانی» هیچ کاری نمی کند از شرش خلاص شوید!
4. بپرسید => صحنه می تواند در کجا اتفاق بیفتد؟
مشخص ترین فضایی که برای یک صحنه به ذهن می رسد معمولا کمترین جذابیت را دارد، پس سریع تصمیم نگیرید که صحنه را باید در اداره پلیس، یا اتاق پذیرایی، یا در پارکینگ بگیرید. همیشه به این فکر کنید که شخصیت ها می توانند در حال انجام چه کاری باشند، حتی اگر مستقیماً با موضوع صحنه ارتباطی نداشته باشد. مثلاً لحظه پیوند یک پدر و پسر اگر در یک کشتارگاه اتفاق بیفتد تأثیرش خیلی فرق می کند نسبت به وقتی که در یک زمین چمن ورزشی رخ می دهد.
5. بپرسید => غافلگیر کننده ترین اتفاقی که ممکن است در صحنه رخ دهد چیست؟
گاهی سعی کنید کمی از طرح کلی فاصله بگیرید و به احتمالات نامتعارف فکر کنید. مثلاً چه می شود اگر اتومبیلی به دیوار بکوبد؟ یا قهرمان قصه خفه شود و بمیرد؟ یا یک انگشت قطع شده در جایی که نباید پیدا شود؟
بیشتر صحنه ها عاری از این نوع غافلگیری های نامتعارفند. اما فیلم شما باید دست کم چند لحظه کاملاً غیرمنتظره داشته باشد. پس همیشه از خودتان بپرسید که آیا این صحنه گنجایشش را دارد؟
6. بپرسید => آیا این یک صحنه بلند است یا یک صحنه کوتاه؟
هیچ چیز دلسرد کننده تر از این نیست که یک صحنه بلند را در سه صفحه بنویسی و بعد بفهمی که می توانستی کل مطلب را در یک صحنه نیم صفحه ای جمع کنی. پس قبل نوشتن از خودتان بپرسید که حاضر هستید چقدر از زمان فیلم را به این صحنه اختصاص دهید؟
7. سه راه مختلف برای شروع صحنه پیدا کنید.
بسته به چگونگی پایان یافتن صحنه قبلی، اغلب یک تصویر یا دیالوگ واضح برای شروع کردن صحنه بعدی وجود دارد. اما به همین یک راه بسنده نکنید و حداقل سه راه برای شروع یک صحنه پیدا کنید.
8. صحنه را در ذهنتان روی پرده مجسم کنید.
تقریباً پنجاه درصد فیلمنامه نویسی فقط این است که چشم هایتان را ببندید و صحنه نوشته نشده را در ذهنتان روی پرده ببینید. یکی دو دفعه اول همه چیز خیلی کلی است؛ مثل تمرین چیدن صحنه و بازیگرها. اما نهایتاً می توانید بشنوید که شخصیت ها دارند چه می گویند و حرکات مبهم آنها به اکشن واضح تری تبدیل می شود.
9. یک نسخه چرکنویس تهیه کنید.
نسخه چرکنویس در واقع مثل برگه تقلب است که نمی گذارد صحنه خوبی که در ذهنتان مجسم کرده اید را فراموش کنید. نیازی به نوشتن جملات یا دیالوگ های کامل نیست. نباید بیشتر از پنج دقیقه وقتتان را بگیرد. فقط کلیات را بنویسید که در طول یک ساعت بعدی که می خواهید صحنه را بنویسید یادتان نرود.
من گاهی نسخه های چرکنویس را روی برگه های یادداشت کوچک می نویسم، گاهی حتی پشت یک پاکت نامه. این مثالی از نوشته های من است:
- دانکن روی لبه صندلی منتظر
- ITO من یکی از دکترهایی بودم که بعد از تصادف همسرتون بالای سرش حاضر شدم
- صدمات شدید، تیم احیا، متأسفم، نتونستیم نجاتش بدیم
- (میشینه، عکس العمل)
- ماهیت جراحات، نگران بودیم جنین در رحم از بین بره، پیراپزشک ها موفق به عمل سزارین، نوزاد پسر سالم
- (گوش نمیکنه، سر تکون میده)
- پرستار میتونه ببره ببینینش، میدونم خیلی ناراحتین
- چی؟
- خیلی ناراحتین
- ببرین ببینمش؟ کیو؟ / پسرت / همسر من باردار نبود
این نوشته شاید برای کسی جز من مفهوم نباشد. اما اشکالی ندارد. نسخه چرکنویس صحنه برای این است که موقع نوشتن نسخه کامل جزئیات را فراموش نکنید و سردرگم نشوید.
و بالاخره وقت آن رسیده است که...
10. صحنه کامل را بنویسید.
اگر قبلاً نسخه چرکنویس را تایپ کرده اید، حالا نباید فقط آن را تصحیح کنید. بلکه باید از نو شروع کنید. نسخه چرکنویس به هم ریخته است و حتی اگر تصحیحش کنید باز هم به هم ریخته می ماند.
در واقع نسخه چرکنویس طرح کلی شما برای صحنه است. حتی می توانید کمی از آن تخطی کنید اگر ایده بهتری به ذهنتان رسیده. اما اگر واقعاً برای مجسم کردنش در ذهنتان وقت گذاشته باشید (نکته شماره 8) الان صحنه شما باید در مسیر درست قرار گرفته باشد.
بسته به ماهیت صحنه، نوشتن دیالوگ های مناسب احتمالا سخت ترین بخش کار است. به هر حال در انتخاب کلمات برای توصیف شخصیت ها، اتفاقات و لحن فیلم خیلی دقت کنید تا خوانندگان شما هم صحنه را مشابه شما در ذهنشان مجسم کنند.
11. پروسه را تکرار کنید.
بیشتر فیلم ها از حدود 200 صحنه تشکیل شده اند. بنابراین فرصت های زیادی برای تمرین کردن خواهید داشت.
منبع: فیلمچی