آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

در سال 1995، همزمان با 100 سالگی سینما، فون تری‌یر، وینتر برگ، یاکوبسن و لورینگ اساسنامه معروفشان را در یکی از جلسات یک همایش بین‌المللی تحت عنوان «سینما در آستانه ورود به دومین سده» که در پاریس برگزار می‌شد، منتشر کردند. در این جلسه فون‌ تری‌یر به نمایندگی از گروه دگما مرامنامه‌ای را که تنظیم کرده بود، خواند و سپس آن را به میان جمعیت پرتاب کرد و سالن ادئون را ترک کرد. 

این مرامنامه شامل 10 بند بود که هیچ چیز تازه‌ای به تکنیک‌های آزموده شده سینمای جهان اضافه نمی‌کرد. درواقع این مرامنامه آمده بود تا فیلم‌ها را با حالتی متحدالشکل درآورد و به نوعی اعتراض خود را به موج نوی فرانسه اعلام دارد.



پایه‌گزاران دگما معتقد بودند که موج نو که خود زمانی برای رها شدن از قید و بند‌های سینمایی تلاش می‌کرد، حالا خود به یک سنت قاعده‌مند کهنه تبدیل شده است. دگما 95 آمده بود تا همه چیز را تغییر دهد و در‌های جدیدی را بر روی سینما باز کند ولی عاقبت بنیانگذارانش را ناامید کرد.

قوانین (پیمان پاکدامنی) این گروه عبارتند از:

  • 1. فیلمبرداری باید در محل واقعی انجام شود. طراحی صحنه نباید صورت گیرد و هیچ وسیله اضافی را نباید به محل فیلمبرداری آورد.
  • * در صورت ضرورت به استفاده وسیله خاصی درفیلم با توجه به نیاز آن در فیلمنامه، نباید آن وسیله را به محل آورد، بلکه بجای آن باید فیلمبرداری رابه محلی که آن وسیله درآنجا پیدا می شود منتقل کرد.
  • 2. صدابرداری باید سر صحنه انجام شود، و تصویر و صدا نباید از یکدیگر جدا باشند. یعنی استفاده از هر نوع گفتار متن ویا هر گونه صدایی که قبل یا بعد از فیلمبرداری ضبط شده است، ممنوع است.
  • * فیلم نباید هیچ گونه موسیقی داشته باشد. مگراینکه موسیقی در محلی که فیلمبرداری می شود. بدون هیچ گونه دخالتی در حال پخش باشد.
  • 3. اجازه استفاده از سه پایه و یا هر نوع وسیله حرکتی فیلمبرداری وجود ندارد. در تمام فیلمبرداری دوربین باید روی دست باشد و فیلمبردار مجاز است دوربین را در جهت دنبال کردن داستان، هرگونه که می خواهد حرکت دهد.
  • 4. فیلم باید رنگی باشد. نورپردازی و استفاده از نور اضافی برای زیبا کردن و افزایش نور صحنه ممنوع است.
  • * اگر کمبود نور موجود در محل فیلمبرداری در اندازه ای باشد که مانع از ادامه فیلمبرداری شود، یا باید آن صحنه قطع شود و یا فقط یک چراغ کوچک به دوربین وصل شود.
  • 5. جلوه های بصری و استفاده از هر نوع فیلتر، چه بر روی پنجره ها و چه بر روی عدسی دوربین، ممنوع است.
  • 6. فیلم نباید حاوی هیچ گونه صحنه حادثه ای باشد.( نمایش قتل، اسلحه، تصادف ساختگی وغیره در فیلم ممنوع است)
  • 7. استفاده از عوامل زمانی و مکانی که با زمان و محل زندگی ما اختلاف دارد ممنوع است. این بدین معناست که داستان باید در زمان حال و محیط اطراف خودمان اتفاق بیفتد.
  • 8. فیلم دگمایی نباید در قالب یک ژانر خاص مانند وسترن، تاریخی، معمایی، حادثه ای وغیره بگنجد، زیرا که داستان این گونه فیلمها غالبا قابل پیش بینی هستند.
  • 9. فیلمبرداری در هر قطع و بر روی هر نوع فیلمی(نگاتیو و ویدئویی) جایز است، ولی برای پخش آن، فقط باید از فیلم 35 میلی متری معمولی استفاده کرد.
  • * استفاده از پرده عریض ممنوع است، قطع فیلم در زمان نمایش باید 1:1.33 باشد.
  • 10. نام کارگردان نباید در عنوان بندی فیلم گنجانده شود.
  • علاوه بر این بعنوان یک کارگردان سوگند میخورم که از سلیقه شخصی اجتناب ورزم! من دیگر یک هنرمند نیستم. قسم یاد میکنم که از خلق یک "اثر" پرهیز کنم؛ مادامیکه برای من یک قسمت  {instant} از اثرمهمتر از کلیّت {whole}آن است. هدف غایی من این است که حقیقت را به شخصیت و ملاحظاتم راه ندهم. سوگند میخورم که این کار را  به هروسیله و به بهای معقول بودن {good taste} یا ملاحظات زیباشناختی انجام دهدم.


همچون فیلمهای نئورئالیستی ایتالیا و موج نوی فرانسه، فیلمهای متعلق به جنبش فیلمسازی دگما 95، به روابط میان شخصیتهای خوب ساخته و پرداخته شده و دغدغه اصلی آن شخصیتها میپردازد؛ اما بر خلاف سینمای نئورئالیستی، دگما 95، بسیاری اوقات از روابط وسیعتر اقتصادی و اجتماعی شخصیتها غفلت میورزد. بر خلاف غالب جنبشهای فیلمسازی، که پس از وجود و تشکیل خویش، نامگذاری و اعلام میشوند؛ دگما 95، در بهار 1995، وقتی که دو کارگردان دانمارکی سعی کردند تا آنچه را که یک جنبش بدان نیاز دارد؛ طرح ریزی نمایند؛ آغاز گشت. لارس فون تریر {Lars von Trier} و توماس وینتربرگ{Thomas Vinterberg} بطور مشترک، مانیفست دگما 95 و "پیمان پاکدامنی" {vow of chastity} را نوشته و سپس از دو کارگردان دانمارکی دیگر- سورن کراگ  {Soren Kregh} و یاکوبسن و کریستین لورینگ {Jacobsen and Kristian Levring} نیز دعوت کردند تا بدان بپیوندند. پس از آن بود که فیلمهای دگما 95 تولید شد. عضویت در دگما 95 محدود به این چهار کارگردان نبود. هر کسی که از قوانین پیمان پاکدامنی تبعیت میکرد میتوانست برای عضویت درخواست دهد و مروج دگما 95 شود؛ البته درهرحال هیچ تعهدی به اینکه تنها در این مکتب فیلم بسازد نداشت.

فیلم دگمایی باید یک فیلم بلند باشد

از قوانینی که جز اصول دهگانه دگما 95 نیست ولی به عنوان یک اصل، فیلمسازان این سبک را ملزوم به رعایت آن می کند، این است که فیلم دگمایی باید یک فیلم بلند باشد.

علت این تصمیم گیری از طرف پایه گذاران این سبک، جلوگیری از ساخت فیلم های کوتاهی است که توسط فیلمسازان بی تجربه ای که تسلط کافی بر کارگردانی ندارند ساخته می شوند. این فیلمسازان به علت دانش اندک خود در زمینه فیلم، استفاده از سبک دگما 95 را به علت زیر پا گذاشتن قواعد کلاسیک، راهی می دانند که بتوانند بوسیله آن اشتباهات و ضعف های فیلم خود را زیر سایه دگما 95 پنهان کنند.


کارگردان یک فیلم دگمائی موظف به اجرای هیچ قانون و اصل آکادمیک فیلمسازی نیست. به همین دلیل او برای بیان دید گاه تصویری اش هیج مانعی از این لحاظ ندارد. اما مهمتر از کارگردان این بازیگران فیلم های دگمایی هستند که از نهایت آزادی عمل در اجرای بازی اشان و بداهه پردازی بهره می برند.

عدم وجود نورهای شدید، چهره پردازی، لباس های غیر معمول، میزانسن، منشی صحنه و طراحی های صحنه دست و پاگیر و اصولا هر چیزی که مانع راحتی بازیگر در اجرای نقشش می شود، به علاوه آزادی کامل فیلمبردار برای هر حرکتی برای دنبال کردن داستان و بازیگر، این اجازه را به بازیگر می دهد، که بدون در نظر گرفتن هر عامل جنبی صرفا بر روی نقش و بازی اش تمرکز کند.

اما چیزی که فیلم های دگمائی را به ویژه در دانمارک مطرح کرد. پرداخت به موضوعات روز اجتماعی و انتقاد از آن بود.

پایه گذاران نهضت دگما 95، در فیلم های اولیه این سبک مانند جشن( وینتربرگ) و احمقها( فون تریه) با طرح یک معضل اجتماعی که کاملا با زندگی مردم عجین شده، بطوری که بصورت بخشی تفکیک ناپذیر از زندگی آنان درآمده است، بخشی از فرهنگ پوسیده و رو به زوال مردمی را نشان می دهند، که اصرار دارند، بدون تغییر در رفتار بدوی اشان، هویت خودشان را در پشت این رفتار پنهان کنند.

تحریف نکردن واقعیات اجتماعی و پرداخت کامل شخصیت های ملموسی که بخش عمده ای جامعه را تشکیل می دهد، و همچنین سادگی و ساختار غیر معمول این ذسته از فیلم ها، فیلم را تبدیل به آئینه ای می کند که مخاطب چهره کریه جامعه و زشتی های فرهنگ خود را در ان به وضوح می بیند.

به همین علت پایه گذاران این نهضت اصرار دارند فیلم دگمائی باید در زمان حال ومحیط اطراف ساخته شود، و به مسایل جامعه کشور سازنده فیلم بپردازد. به همین دلیل تاثر مخاطب بومی از فیلم بسیار بیشتر از مخاطب خارجی است.

تاکنون 31 فیلم به این سبک در کشور های مختلفی مانند آمریکا، آرژانتین و کره جنوبی ساخته شده است. ولی بیشتر آنها چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت متعلق به دانمارک، محل تولد این سبک است.

از مهمترین این فیلم ها علاوه بر دو فیلم مذکور فوق، می توان به میفونه، ایتالیایی برای نو آموزان، انسان حقیقی،شاه زنده است و داستان عاشقانه اشاره کرد.




منبع: jamejamonline.ir - anthropology.ir - reviews.persianblog.ir


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۱۴
بنیامین آرمان طلب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی