تفاوت فیلم بلند و فیلم کوتاه
بگذارید با این جمله شروع کنیم که "فیلم کوتاه" را نه تنها نمی توان "نمونه ای " از یک فیلم بلند فشرده شده تعبیر کرد بلکه تماما متفاوت است! روایت و قالبی که فیلم کوتاه دارد ، در فرمول های یک فیلم بلند خلاصه نمی شود و لزوما در گرو عناصری چون کشمکش، شخصیت ها ، دیالوگ ها و .. نیست!
"رمان فیلم" اصطلاحیست که در اسکاندیناوی به فیلم هایی با تایم بین 25 تا 40 دقیقه اطلاق می شود که اساسا همان نمونه ی فشرده ی شده ی یک فیلم بلند است.
مقصود از این مقاله فیلم های کوتاهی ست با نهایت تایم 10 دقیقه ! با ساختاری مستقل که فرمول آن خلاقیت است...
✅ سه تفاوت عمده میان فیلم کوتاه و فیلم بلند سینمایی
1- فیلم کوتاه می توان بدون هیچگونه کشمکشی میان شخصیت ها مخاطب را تا لحظه ی آخر در جای خود میخکوب کند! اما برای فیلم بلند کشمکش قلب تپنده ی درام و داستان است.
✅ اگر فیلم بلند را معادت "تحول شخصیت " در نظر بگیریم ، فیلم کوتاه "اثر شخصیت" نام می گیرد!
ما در فیلم بلند با تغییر و تحول شخصیت ها در تماسیم ! و تشخیص این تغییر یکی از عناصریست که به مخاطب ارائه می شود اما در فیلم کوتاه شخصیت با آنچه که هست در لحظه ها و موقعیت ها تصمیم های آگاهانه و قطعی می گیرد و آنچه که قابل تشخیص است اثری ست که تصمیم او به دنبال دارد.
✅ روایت بی کلام ( بدون دیالوگ) یکی از فرم های تثبیت شده در فیلم کوتاه است، بر خلاف فیلم های بلند...
"زوج تضاد ها"
جفت تضادهایی که باعث ایجاد تعادل در فیلمنامه ی کوتاه می شود
ظهور شخصیت <-------------> کنش شخصیت
ما باید بدانیم داستان در مورد کیست تا بفهمیم چه چیزهایی در فیلم از اهمیت بیشتری برخوردار است
و این کنش شخصیت است که ما را علاقه مند می کند به او و چیزهای مربوط به او اهمیت بدهیم
اتفاق <-------------> انتخاب
حوادث ناشی از تصمیم های آگاهانه ی شخصیت ها ست
🔹2 اشتباه:
* خلق شخصیت های منفعل
* روابط را علت و معلول ها می سازند نه به دنبال هم آوردن اتفاق ها با روندی تکراری ( و سپس... و سپس...)
یکدستی <----------> سوپرایز
گفتیم در فیلم کوتاه تحول شخصیت نداریم! اما شخصیت ها در عین یکپارچگی و ثبات ! غافلگیر کننده و غیر قابل پیشبینی هم باشند
صدا <---------------> تصویرچ
در فیلم کوتاه صدا و موسیقی بخش جدانشدنی تصویر است و با آن ساخته می شود . برخلاف فیلم بلند که صدا مقام دوم را دارد !
شخصیت <-------------> شیئی
قاعده ای هست برای ارتباط لایه های درونی و بیرونی فیلم : در این قاعده اشیائی هستند که ارتباط و مفهوم خاصی با شخصیت و داستان دارند! استفاده از این اشیا در زمان های خاص در فیلم می تواند احساسات درونی فضای فیزیکی یا شخصیت را به گوش مخاطب برساند
سادگی <-----------> عمق
به مخاطب فرصت تخیل و کشف بدهید ! این راهیست برای همراه کردن مخاطب با فیلم که باعث می شود ساختارهای پیچیده و زیاده از حد را جایگزین سادگی نکنید ! از نظر مخاطب ها فیلم های ساده در رده ی فیلم های مفهومی و عمیق قرار گرفته اند.
کیفیت <------------> کمیت
حذف حواشی و پرداختن به موضوع و دغدغه ی اصلی ... می توانیم بگوییم که این شعار یک فیلم کوتاه است " هرچه کمتر، بهتر"
پایان بندی: یکی از کاربردی ترین استراتژی های پایین بندی در فیلم کوتاه، روایت دایره وار داستان است. به طوری که در انتها مخاطب به مفهومی یکپارچه و کلی که می تواند از آن برای به یاد آوردن فیلم در زهن خود استفاده کند، دست می یابد. این مفهوم نوعی "مشخصه" برای فیلم محسوب می شود.
نمونه ای از یک استراژی پایان بندی قدیمی و کلاسیک بازگشتبه نقطه ی آغازین است . روایت داستان در یک دایره ولی با تغییری در انتها که نشان دهنده ی درام (کنش) و حادثه موجود در داستان باشد.
مثال: فیلم با نمایی از سه کتاب با جلدهای براق و درخشنده که زیر پایه یک میز قرار دارند شروع می شود؛ دوربین بالا می آید و دور میز حرکت می کند و افراد خانواده را که مشغول غذا خوردن هستند، نشان می دهد. سپس درام( کنش) اتفاق می افتد. یکی از پسران بخاطر پرسیدن سوالی طبیعی و کاملا منطقی سیلی محکمی از پدر خانواده می خورد. دوربین به حرکتش ادامه می دهد و به نمای آغازین یعنی کتابهای زیر پایه میز می رسد. با این تفاوت که این بار جلد کتابها سیاه و سفید است و رنگ خود را از دست داده اند