آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

واکنش کارگردان «کیف انگلیسی» به تلویزیونی خوانده شدن آثار فرهادی از سوی ژان میشل فرودون⇐ما هم سالها پیش همین را گفتیم و برخى برایمان چماق کشیدند!

سینماروزان: تلویزیونی خوانده شدن آثار اصغر فرهادی از سوی «ژان میشل فرودون» نویسنده و منتقد فرانسوی(اینجا را بخوانید) موجب آن شده است که سیدضیاءالدین دری کارگردانی که آثاری همچون «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» را در کارنامه دارد در نوشتاری با تأیید نظر میشل فرودون از این بگوید که فرهادی برای ارتقای جایگاهش باید تلاش کند بلحاظ بصری سینمای خود را ارتقا دهد تا تلویزیونی خوانده نشود.

متن نوشتار سیدضیاءالدین دری را بخوانید:


بعد از تلویزیونی خواندن شدن محصولات فرهادی از سوی یک منتقد فرنگی حالا این احتمال وجود دارد اکثر سینمایى نویسان ایران به خود جرأت بدهند تا در نقد فیلم هاى اصغر فرهادى که البته براى ما محترم است؛ بکوشند  و از آیتى که ساخته اند اندکى بکاهند و امیدوارم از ان طرف سقوط نکنند.


به جز معدود منتقدان مستقل و صاحب اندیشه و مجهز به دانش نقد که در همه دوره ها حرفشان را صادقانه بیان کردند همواره منتقدان کم مایه و مدعى منتظر دریافت نظر غربى ها بودند و هستند تا پس از آن به تصمیم گیری در این باره برسند که چه بنویسند. 


اگر آمپول راستگویى به آنها تزریق شود معلوم میشود قلبا درباره کیارستمى و… چه نظرى داشته و هنوز دارند اما از خوف ابراز نداشته اند که هیچ او را به عرش رسانده اند. نقدهایشان را بخوانید جز تعریف و گزافه گویى کمترین اثرى از بحث اصولى مشاهده نمى کنید.

فرهادى زبان باز کرده است، چون براى ساخت فیلم به قول خودش زیاد با تنگناها مواجه نیست و همین او را به تفکر و تلاش بیشتر بر موضوع کارش تشویق میکند اما او براى رسیدن به وجوه بصرى که در واقع ذات سینماست هنوز راهى طولانى در پیش روى دارد.


کیارستمى ادیب نبود، دیالوگ نمى نوشت، درام را از پیش تعیین نمى کرد ولى در عوض به تجربه و مطالعه بیشتر متکى بود و وجه همت خود را در کنکاش بصرى از جنس ناب و نه لزوما دراماتیک قرار میداد و همین سبب میشد گاه به کشف میرسید و کشفى بود که یک تماشاگر فیلم‌شناس میتوانست براى آن حتى بحث فلسفى انجام دهد.


کیارستمى یک فلسفه‌دان هم نبود، یعنى سروش نبود ولى کسى چون سروش میتوانست مصادیق مولانا و یا حافظ را در فیلم کیا کشف کند. در واقع شما در کار فرهادى به میزانسن به مفهوم زیبایى شناسانه نمی‌رسید؛ همه تصاویرى قراردادى هستند و مفاهیم باید در لابلاى کلمات دریافت شوند.

فرهادى در بهترین شرایط اگر بتواند به لحاظ بصرى اسلوبى چون بیضایى را – نه تقلیدى -بازیابد دچار تحول خواهد شد و آن وقت منتقد خالص غربى فیلم او را یک کار تلویزیونى قلمداد نخواهد کرد.


اما در حال حاضر ظاهر بصرى کار اصغر تلویزیونى است. ما هم سالها پیش همین را گفتیم و برخى برایمان چماق کشیدند.


من شک ندارم که او – فرهادى – در آینده به آن سمتى که باید خواهد رفت. در واقع او هنوز بهترین فیلمش یا سینمایى ترین اثرش را عرضه نکرده است ولى در سنین بالاتر بدان خواهد رسید انشاءالله.


منبع: خانه صنفی متخصصان سینما، تئاتروفیلمسازی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۱۹
بنیامین آرمان طلب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی