امیر ابیلی – گروه فرهنگی رجانیوز:
سالهای انتهایی دهه شصت، زمان نمایش «مشق شب» عباس کیارستمی، سیدمرتضی
آوینی در نقدی که بر فیلم نوشت به نکتهی مهمی در رابطه با فضای نقد فیلم و
ژورنالیسم فرهنگی شبهروشنفکران اشاره کرد که حالا پس از گذشت نزدیک به سه
دهه همچنان مهم است و قابل پرداخت. بهویژه حالا که دو فیلم «اشباح»
داریوش مهرجویی و «متروپل» مسعود کیمیایی با هم روی پردهاند و واکنش
شبهروشنفکران وطنی به این دو فیلم بسیار قابل تامل است و عبرتانگیز.
«پیش
از دیدن فیلم، سخت در انتظار بودم که ببینم این اثر جدید سینمایی که توسط
آقای کیارستمی ابداع شده چطور چیزی است و البته با اینکه شستم تا حدی
خبردار بود که نباید به حرف و حدیثهای جنابان منتقدان و سینمایینویسها
کاملاً اعتماد کرد، اما باز هم هرگز امکان نداشت که بتوانم فاصله میان توهم
محض با واقعیت را حدس بزنم... و اما بعد از دیدن فیلم... بعد از دیدن فیلم
انتظارم مبدل به یک سؤال بزرگ شد: چه امری میان این آقایان نقدنویس با
ماهیت فیلم «مشق شب» حائل شده که آنها نتوانستهاند واقعیت را پیدا کنند:
شهرت آقای کیارستمی؟ برخی فیلمهای نسبتاً خوبی که پیش از این از ایشان
دیدهاند؟ اختصاص دادن یک بخش از جشنواره هشتم به مروری بر فیلمهای ایشان؟
عدم شناخت سینما؟ وجود این واقعیت که منتقدان ماعموماً تجربه عملی
کارسینمایی و تلویزیونی ندارند؟ هیاهوی بسیار برای هیچ؟ فقدان سلامت کافی
در فضای سینمایی کشور؟ رعب و شیفتگی و فریفتگی در برابر روشنفکران؟...
نمیدانم.»(نقد فیلم مشق شب، سیدمرتضی آوینی)
سیدمرتضی آوینی به این گزارهی مهم هم
اشاره کرده بود که: «حرف آخر را همین اول بزنیم: تا هنگامی که «بتپرستی»
در میان ما رواج داشته باشد، «آدمها» بزرگ میشوند نه «حقیقت» و آنگاه
رفته رفته «حرفها و افعال آن آدمهای بتشده» جای «حق» را میگیرد و
قضایای استدلالی بدین صورت در میآیند:«فلانی اینچنین گفته است و چون فلانی
چنین گفته، پس حق همین است.»
و حالا اکران همزمان دو فیلم «اشباح» و
«متروپل» بهانهی خوبیست برای اشاره به همین فضای مریض ژورنالیسم و نقد
سینمایی در میان شبهروشنفکران. فضای بیماری که از همان سه دههی پیش تا به
این سو ادامه داشته است و طبعا یکی از دلایل بیماری کلیت سینمای ایران هم
به شمار میرود.
«اشباح» داریوش مهرجویی و «متروپل»
مسعود کیمیایی فیلمهاییاند که اساسا نمیتوان در مورد آنها مطلب جدی
نوشت. هربینندهای با هر درجه از میزان سواد و اطلاعات با یکبار دیدن این
فیلمها متوجه میزان بلاهت جاری در آنها خواهد شد و اصلا میزان مضحک
بودنشان آنقدر بالاست که اکثریت قریب به اتفاق حاضران در سالن مطبوعات را
در زمان جشنواره-که بسیاریشان نیز از عاشقان اساتید بودند- به خنده
واداشت. خندهای که حاشیههای بسیاری را نیز درپی داشت. اما مطالبی که در
رسانههای مختلف دربارهی همین اثار منتشر میشود جالب است و قابل تامل؛