آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

۱۳ آذر ۹۴ ، ۲۰:۴۴

ژانر «Coming-of-age» (سن حضور)

با سلام

با یک ژانر جدید در سینما مواجه شدم که لازم دانستم تا توضیحاتی را ارئه بدهم.

نمونه ای از این ژانر که در فیلم Boyhood 2014 به کارگردانی Richard Linklater که در سه بخش 

  1. بهترین جلوه های ویژه
  2. بهترین کارگردانی
  3. بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی
در سال 2015 نامزد اسکار شده بود، ملاحضه می کنیم.
این ژانر بر اساس قهرمان پروری (protagonist) نوجوانان برنامه ریزی شده است. اساس این ژانر بر ادبیات و رشد نوجوانان و جوانان متمرکز است. همچنین تاکیدش بر دیالوگ و مونولوگ های درونی است.




بنیامین آرمان طلب

موضوع پست شماره (5) : وزن بصری (visual weight) 

در این پست به وزن بصری اشاره می کنیم اما توضیح آن به این راحتی نمی باشد. وزن بصری فراتر از سایز یک سوژه در تصویر می باشد و به چیزی در تصویر گفته می شود که اول در عکس دیده می شود و بیشترین زمان را در نگاه کردن از مخاطب می گیرد. اگر درک درستی از وزن بصری در عکس و فیلم پیدا کنید و با خلاقیت خود ترکیب کنید می توانید مخاطب را به آن جهتی که مدنظر دارید هدایت کنید.


بنیامین آرمان طلب

1: «تعهد هنرمند جز جستجوی مطلق نیست» 

2: «آینه را می‌توان داستان یک خانه قدیمی نیز دانست»

3: « در تمام فیلم‌های من مایه ریشه و تبار اهمیت زیادی دارد. وابستگی به خانه و خانواده، کودکی، سرزمین مادری و خاک»

بنیامین آرمان طلب
۱۶ آبان ۹۴ ، ۲۰:۳۸

از فیلم نامه تا کارگردانی

هنگامی‌که می‌گوییم «این فیلم کارگردانیِ خوبی دارد.» منظور ما از این حرف چیست؟ چه تفاوتی بین این جمله و جملۀ «این فیلم، فیلمِ خوبی است» وجود دارد؟ مگر در نهایت فیلم را کارگردان نمی‌سازد؟ و مگر کلِ فیلم و تمام جنبه‌های آن حاصل ایده‌‌ها، سلایق، نظرات و هدایت و خواسته‌های کارگردان نمی‌باشد؟ اگر این طور است چطور می‌توان بین «فیلمِ خوب» و «کارگردانیِ خوب» تفاوت قائل شد؟ از آن گذشته، چطور می‌شود که در یک جشنواره یا رویداد معتبرِ سینمایی، جایزۀ بهترین کارگردانی را به یک فیلم می‌دهند اما جایزۀ بهترین فیلم به فیلم دیگری تعلق می‌گیرد؟ 

بنیامین آرمان طلب

در جوایز تلویزیونی، همیشه سریالهایی که از مضمون سیاسی برخوردارند، شانس بیشتری برای دریافت جایزه و دیده شدن دارند. آثاری که داستانهای سیاسی را در بستری مفرح و هیجان انگیز در قالب سریال و نمایش به شیوه‌ای جذاب روایت می‌کنند.

به گزارش مووی مگ به نقل از بانی‌فیلم، سایت فنسی دِد با این مقدمه نوشت: این سریالها در جوایز امی نیز همیشه مقبول‌تر از آثاری هستند که با محوریت زندگی پزشکان یا پلیس‌ها ساخته می‌شوند. در مطلب حاضر به معرفی 10 سریال مطرح و پر بیننده با محوریت سیاست داخلی و خارجی و زندگی دیپلمات‌ها در دنیا می‌پردازیم.

سریال شماره 10-  خانه پوشالی  (House of cards)

مجموعه تلویزیونی «خانه پوشالی» یا «خانه کارت‌ها» محصول بی بی سی است که سال 1990 تولید و از شبکه دوم سیما نیز پخش شد. سریالی که بدون آن، اغلب لیست سریالهایی با مضمون سیاسی خالی خواهند ماند و لطفی ندارند. مجموعه‌ای که طی چهار قسمت براساس رمانی به همین نام از مایکل دابز از اعضای حزب محافظه کار بریتانیا در همان دوران ساخته شد و به رقابت‌ها و زد و بندهای آشکار و پنهان سیاسی انگلیس در اواخر دوران نخست وزیری مارگارت تاچر می‌پرداخت. یان ریچارد سون بازیگر نقش اصلی این سریال با نام فرانسیس ارکهارت بود که در دوبله با صدای پر طنین ناصر طهماسب، جذابیتی مضاعف یافته بود. این بازیگر برای همین نقش جایزه بفتا گرفت و اندرو دیویس فیلمنامه نویس آن نیز جایزه امی را تصاحب کرد. ارکهارت دقیقاً شبیه نسخه آمریکایی این سریال شخصیتی خودخواه و متکبر است که در دستگاه سیاسی انگلستان خود را در جایگاه پایینی می‌بیند و برای رسیدن به مناصب بالاتر، به جنگی داخلی و پنهان در میان دولتمردان دامن می‌زند. در واقع او می‌خواهد عدالت را به سبک خودش در کشور پیاده کند. در نسخه انگلیسی سریال ریچارد سون راوی قصه هم بود و تعدادی از طرفداران مجموعه مذکور معتقدند او بسیار بهتر از کوین اسپیسی در نسخه آمریکایی بازی کرده است! به ویژه وقتی بدانیم نسخه انگلیسی برنده جایزه امی بهترین سریال شده، اما نسخه آمریکایی آن تنها در این جوایز نامزد دریافت جایزه بوده است. هر چند همچنان برخی هم طرفدار نسخه آمریکایی سریال و شیفته ماحصل همکاری کوین اسپیسی بازیگر و دیوید فینچر کارگردان هستند و آنرا برای تماشا با ارزش‌تر محسوب می‌کنند.

بنیامین آرمان طلب
۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۹

بلاک باستر ( Block Buster )

بلاک باستر معانی متفاوتی داره،یکیش که این معنی رو بده یعنی رمان یا بازی یا چیزی که محبوبیت زیادی نزد مردم پیدا کرده باشه.

فیلم های بسیار پر خرج و عظیم که معمولا طولانی تر از زمان فیلم های عادی هستند و پر آب و رنگ ساخته می شوند و معمولا از دکورهای عظیم استفاده می کنند. این فیلم ها با توجه به هزینه ای که در بر داشته اند باید فروش زیادی بکنند تا به سوددهی برسند. بلاک باستر هم معنای پرخرج را با خود دارد و هم معنای پر فروش را. برای مثال فیلم هایی مانند برباد رفته ( 1939- Gone With The Wind )، تایتانیک ( 1998- Taitanic)، جنگ ستارگان ( 1977- Star wars ) و ... .



منابع: forum.gameemag.ir ، daneshnameh.roshd.ir

بنیامین آرمان طلب



بنیامین آرمان طلب
۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۹:۰۶

روایت و راوی (Narration) - شماره 1

یکی از نکات کلیدی در مبحث داستان، بحث روایت است. شناخت روایت هم به ما کمک می‌کند داستان را بهتر بشناسیم و هم کمک می‌کند بهتر داستان بنویسیم. بحث روایت البته بحث طول و درازی است، اما سعی می‌کنیم این‌جا تا حدی درباره‌ی تعریف آن و دیدگاه‌هایی که درباره‌اش هست، صحبت کنیم. اکثر روایت‌شناسان، روایت را متنی می‌دانند که قصه‌ای را بیان می‌کند و یک قصه‌گو (راوی) دارد. ژرار ژنت، منتقد فرانسوی، روایت را گونه‌ای گزینش عناصر و ایجاد نظم هم‌نشینی در طرح می‌داند قبل از پرداختن به مبحث روایت‌شناسی، خوب است ابتدا گونه‌های مختلف راوی را مرور کنیم.

راوی دانای کل که چهار شکل دارد:
الف) نویسنده‌ی دانای کل: در این شکل روایت که قدیمی‌ترین شکل آن است و معمولاً در قصه‌های قدیمی، مثل هزار و یک شب پیدا می‌شود، راوی، نویسنده‌ی داستان است و بر همه‌چیز آگاهی دارد. در این شکل از روایت افعال معمولاً‌ به صورت ماضی می‌آید
ب) راوی دانای کل خنثی: در این شکل روایت، نویسنده مستقیماً درگیر نیست و من دوم او (که او هم دانای کل و کلی‌نگر است) روایت‌گر است)
ج) راوی دانای کل چندگانه‌ی محدود: در این شکل، راوی به کل ناپیداست و از ذهنیت شخصیت داستان روایت‌گری می‌کند. رمان «خانم دالووی» از ویرجینیا ولف، دارای چنین روایتی است.
د‌) راوی دانای کل محدود: در این روایت، ما فقط ذهن یک راوی (معمولاً یکی از قهرمانان) را پیش رو داریم و محدود بودن آن به این دلیل است که داستان فقط از دید یک شخصیت دیده می‌شود.
بنیامین آرمان طلب

یکی از اشتباهاتِ رایج در ادبیاتِ سینمایی، استفاده از واژۀ «ضد قهرمان» (ANTIHERO) به معنای شخصیت و نیروی منفیِ داستان و دشمنِ قهرمانِ داستان است، یعنی استفاده از آن به عنوان معادلی برای واژۀ «بدمن» (BADMAN) یا به‌طور دقیق‌تر آنتاگونیست (ANTAGONIST) که دشمنِ قهرمان داستان یا به عبارت دقیق‌تر پروتاگونیست (PROTAGONIST) می‌باشد.

بنیامین آرمان طلب
۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۸:۴۳

روایت (Narration) - شماره 2

تعریفی که خیلی ساده و در نگاهی کلی روایت را به معنای «شیوۀ تعریف‌کردن داستان توسط فیلمساز برای مخاطب» معرفی می‌کند. هم‌چنین اشاره کردیم که سه بخشی که ارسطو برای داستان قائل می‌شود (آغاز، میان و پایان) در شیوه‌های مختلفِ روایت توسط فیلمساز‌ها به شیوه‌های متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته‌اند (در ترتیبی خطی، از آخِر به اول، یا به‌شکلِ به‌هم‌ریخته). از آن‌جا که در سینما فرصت کمی‌برای روایت داستان وجود دارد، فیلمساز باید مهم‌ترین بخش‌های جهانِ داستانیِ فیلمِ خود را برگزیند و آن‌ها را در ترتیبی که بیشترین تناسب را با معنای واقعیِ داستان و عناصر اصلیِ آن دارد روایت کند.Naration1

عنصر روایت، چنان‌که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، با عناصر دیگری چون «پیرنگ»، «زاویۀ دید» و «اطلاعات‌دهی» یا «آشکارسازی» پیوند نزدیکی دارد. حال باید دید این پیوند و نحوۀ ارتباط این عناصر چه‌گونه است. اجزای پیرنگ (PLOT) ‌ـ‌که‌‌ همان روند طبیعی و علت‌ـ‌‌معلولیِ وقایع داستان است‌ـ‌ در فیلم الزاماً به‌‌ همان ترتیبی که در پیرنگ قرار گرفته‌اند، مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. کافی است فیلمی‌را که داستانش را از انت‌ها به ابتدا تعریف می‌کند در نظر بگیرید و بخواهید پیرنگ داستانیِ آن را به‌شکلی خلاصه استخراج کنید. خواهید دید که باید برای این کار از نخستین حادثۀ اصلی (حادثۀ محرک) شروع کنید (حادثه‌ای که در این مورد خاص قاعدتاً در ابتدای فیلم قرار ندارد) و با نظمی‌علّی به معلولِ این حادثه برسید؛ معلولی که خود در مرحلۀ بعدی علتِ حادثه‌ای دیگر می‌شود و این زنجیره تا انتهای منطقی یعنی پایانِ داستان و حادثۀ واپسین ادامه می‌یابد (حادثه‌ای که در این موردِ خاص به دلیل شیوۀ رواییِ فیلم، احتمالاً نخستین حادثه‌ای است که در فیلم می‌بینیم).

بنیامین آرمان طلب