آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

۱۱ مهر ۹۴ ، ۰۱:۳۶

کمدی و انواع آن

کمدی محصول تفکر انتزاعی انسان و تقلید او از اعمال مذموم اجتماعی است که گاه برای سرگرمی و گاه نگاهی اصلاح گرایانه و انتقادی به روابط اجتماعی نوع بشر دارد.




انسان به عنوان موجودی اندیشه خواه و اندیشه ورز از دیرباز همواره به دنبال تنوع در لایه های زندگی اجتماعی خود بوده و در این راه برای گریز از تکرار و خمودگی و تنوع بخشی به زندگی خود، همواره از ابزارهای خاصی استفاده کرده است.
نمایش در تعریفی کلی به معنی تقلید از اعمال و کردار محیط پیرامون نوع بشر برای اصلاح امور اجتماعی است. اما حس تقلید از اعمال و کردار همنوعان، حیوانات، پرندگان و آدمیان و تلفیق آن با مسایل اجتماعی بعدها انسان را در شرایطی قرار داد تا به سمت نمایش هایی حرکت کند که یا بار خنده در آنها مدنظر بود و به عنوان نمایشهای "کمدی" شناخته می شدند و یا بار غم و اندوه داشت که با عنوان "تراژدی".
نمایشهای کمدی محصول تقلید انسان از اعمال و کردار مضحک حیوانات، پرندگان آدمیان و تلفیق آن با مسایل اجتماعی است، اما این گونه نمایش در طول تاریخ اوج و فرودهای بسیاری داشته است، آن چنان که این هنر مردمی در طول تاریخ به عنوان گونه ای مستقل و منحصر به فرد حفظ شده و همواره به عنوان چرخه خنده و اندیشه در عرصه هنر محسوب شده است.
در نمایشهای کمدی، خلق فضای شادی آور توأم با خنده، تفکر برانگیزی و اصلاحگری همواره به عنوان وجوه بارز شناخته شده است.
کمدی هجوآلود، کمدی دسیسه، کمدی موقعیت، کمدی خلق و خو، کمدی رفتار، کمدی رمانتیک و مضحکه با صورتک و تقلید هزل آمیز (پارودی) از انواع نمایشهای کمدی است که هر کدام بنا به مضامین خاصی نگاشته شده وبه اجرا درمی آیند.
از آن هنگام که "آریستوفان" کمدی نویس بزرگ یونان باستان به طرح موضوعهای عصر خود با زبانی هجوگونه، خشن و استهزا آمیز پرداخت، تا امروز که کمدی به عنوان یکی از شاخص ترین گونه های نمایشی هنر تئاتر شناخته شده است، هنرمندان این عرصه همواره سعی در بیان دردها و آلام بشر عصر خود به زبان خنده داشته اند. بعدها کمدی نویسان عصر میانه همچون "ترنس"، "مناندر" و "پلوتوس" در نمایشنامه های خود که اغلب به زبانی فرا واقعی بیان می شد، به نقد جامعه پرداختند و بتدریج بر اثر تغییر و تحولات اجتماعی و پیشرفت بشر در علوم مختلف، عنصر واقع گرایی در آثار کمدی مورد توجه نویسندگان عصر جدید قرار گرفت و به طرح موضوعهایی پرداختند که شرارت ها و حماقت های جامعه را نیز به نقد کشید.
بنیامین آرمان طلب

با سلام

بیشتر مواقع صداهایی که از آن برای تدوین استفاده میکنیم بصورت MONO است. برای آنکه آن را تبدیل به STEREO کنیم از افکت Panpot & Balance استفاده می کنیم.

بنیامین آرمان طلب

موضوع پست شماره (1) : مباحث تئوریک و تعاربف

ترکیب بندی تصویر

ترکیب‌بندی در هنرهای گوناگون به معنای تنظیم جایگاه اجزای اثر است که هنرمند برای ایجاد وحدت و تناسب بین بخش‌های مختلف اثر خود به کار می‌برد. برای مثال ترکیب‌بندی یک شهر، یک اثر معماری، یک اثر موسیقایی، سینمایی، شعر و داستان، و آثار نقاشی و عکاسی دارای ترکیب‌بندی ویژه‌ای هستند که هنرمند برگزیده‌است.

تعادل ، تقارن و ریتم از عواملی هستند که در کمپوزیسیون به آنها توجه می‌شود.

در این سری از پست ها در نظر دارم تا در مورد تکنیک های ترکیب بندی در سینما مطلب بگذارم.
من از اساتید زیادی در حوزه فیلم شنیده ام و حتی در رزومه افراد دیده ام که ؛ فیلمبردارهای حرفه ای و یا بعضی از کارگردان های بزرگ، ابتدا عکاس بوده اند. براستی چرا؟
در این پست ها قرار است متوجه شویم که چرا. با من (اقبالدار) مطالب را دنبال کنید.

بنیامین آرمان طلب
۲۷ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۳۹

تعیین ژانر یک فیلم (1)

ﮊﺍﻧﺮ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺵ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﻮﺩ :

.1 ﺷﯿﻮﺓ ﺍﯾﺪه ﺂﻟﯿﺴﺘﯽ: ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩﻫﺎﯼ ﺍﺯﭘﯿﺶ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪﻩ.

.2 ﺷﯿﻮﺓ ﺗﺠﺮﺑﯽ: ﻣﻘﺎﯾﺴﺔ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺎ ﻓﯿﻠﻤﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻗﻄﻌﯽ ﺑﻪ ﮊﺍﻧﺮﯼﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩﺷﺪﻫﺎﻧﺪ.

.3 ﺷﯿﻮﺓ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ: ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱﺗﻮﺍﻓﻘﺎﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭﻭﻥﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪﯼ ﻫﺎﯼ ﺭﺍﯾﺞ:


.1 ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﯼ ‏( Action‏): ﺑﻪ ﺟﻨﮓ، ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻭﻫﺮﺝ ﻭ ﻣﺮﺝ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ.


.2 ﻣﺎﺟﺮﺍﺟﻮﯾﺎﻧﻪ ‏( Adventure ‏): ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥﺑﻪ ﺳﻔﺮﯼ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﯾﺎ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺪﻓﯽﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .


.3 ﮐﻤﺪﯼ ﯾﺎ ﻃﻨﺰ ‏( Comedy‏): ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﺧﻨﺪﻩﺩﺍﺭ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽﺷﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ .


.4 ﺩﺭﺍﻡ ‏( Drama ‏): ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﺣﺰﻥ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦﺩﺍﺭﺩ.

بنیامین آرمان طلب
به گزارش خبرآنلاین، مطمئنا خبر مهم دنیای سینما در هفته گذشته نظرسنجی نشریه «سایت اند ساند» برای انتخاب بهترین فیلم تاریخ سینما بود. 
این نظرسنجی در دو بخش انجام شد و نویسندگان سینمایی و کارگردان‌های سینما بطور مجزا 10 فیلم برتر تاریخ سینما را انتخاب کردند.
در نظرسنجی منتقدان «سرگیجه» آلفرد هیچکاک، «همشهری کین» اورسن ولز و «داستان توکیو» یاسوجیرو اوزو به ترتیب اول تا سوم شدند، اما در نظرسنجی 358 کارگردان سینما از سراسر دنیا «داستان توکیو»، «2001: یک ادیسه فضایی» استنلی کوبریک و «همشهری کین» به ترتیب اول تا سوم شدند.
 
بنیامین آرمان طلب
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۲۱

تکنیک سینمایی شکست دیوار چهارم

شکستن دیوار چهارم (breaking the fourth wall)

می گویند بهترین فیلم ها آنهایی هستند که تماشاگر را در دنیای خود غرق می کنند؛ یا با شخصیت های باورپذیر یا به کمک رویدادهای واقع گرایانه. بیرون کشیدن بیننده از این فضا شاید تصمیم عجیبی بنماید، به خصوص اگر این کار با استفاده از شکست دیوار چهارم صورت گیرد.

شاید بپرسید شکست دیوار چهارم یعنی چه؟ طبق تعریف، وقتی در یک اثر نمایشی شخصیت ها حرکتی از خود نشان می دهند که به منزله درک آنها از حضور تماشاگران باشد، اصطلاحاً دیوار چهارم شکسته شده است. تاریخچه استفاده از این تکنیک به صحنه تئاتر روم و یونان باستان برمی گردد، که متشکل از دکورهایی با سه ضلع بود و تماشاگر از ضلع چهارم به تماشای صحنه می نشست. زمانی که شخصیت ها مستقیماً با حضار سخن می گفتند مثل این بود که این ضلع چهارم نامرئی را در هم می شکستند و این گونه شد که نام آن را «شکست دیوار چهارم» گذاشتند.


البته در اصطلاح عامیانه دیگری به این عمل 《فاصله گذاری در بازیگری》نیز گفته می شود.


منبع: فیلم چی و خودم

بنیامین آرمان طلب

در سال 1972، در حول و حوش اکران پنجمین فیلم بلندش، سولاریس، «آندری تارکوفسکی» بزرگ به مصاحبه با «لئونید کوزلوف» منتقد روسی نشست. طی مصاحبه «کوزلوف» از او خواست ده فیلم برتر مورد علاقه اش را نام ببرد، و این فیلمساز اسطوره ای ضمن تفکر و تعمق بسیار نام ده فیلم را روی یک تکه کاغذ برای او نوشت.


بنیامین آرمان طلب

همه ما فیلم های خوبی دیده ایم که در آنها رازی از تماشاگر مخفی می ماند تا بعداً در داستان فاش شود. و فیلم های کلاسیک بسیاری که با یک افشاگری حیرت انگیز در پایان فیلم ما را غافلگیر می کنند. اما آیا همه ما موظفیم که چنین چیزی را در فیلمنامه هایمان داشته باشیم؟

در نگارش یک فیلمنامه، هدف مرموز بودن یا مخفی کردن رازها نیست، هدف رساندن اطلاعات ضروری قصه در سریع ترین، شفاف ترین و مؤثرترین شکل ممکن است. در واقع برای نوشتن یک فیلمنامه معمایی نیازی به مرموز بودن، و برای ایجاد تعلیق نیازی به سردرگم کردن تماشاگر نیست.

راز اصلی ایجاد تعلیق در داستان این است: از همان ابتدای فیلمنامه، تماشاگر نباید در مورد شرایط و وقایع اصلی قصه در ناآگاهی نگه داشته شود و هویت شخصیت اصلی بر او نامعلوم باشد. او باید دقیقاً بداند که قهرمان قصه به دنبال چیست؟ تنها چیزی که در فیلم نامعلوم است، سرانجام قهرمان است.

از همان ابتدا، تماشاگر باید بداند که قهرمان فیلم کیست، در چه موقعیت دشواری گیر کرده، چه مانعی او را از رسیدن به هدفش باز می دارد. تماشاگر باید دقیقاً بداند که در هر دقیقه از فیلم چه می گذرد.

بنیامین آرمان طلب

سلام دوستان عزیز

گاهی کسانی که می نویسند (چه فیلمنامه نویسان و چه نویسندگان داستان و ...) به بعضی از قوانین توجه دارند که از روی تجربه و مقداریشم از روی توانمندی های ذاتی خودشان ناشی میشه. خیلی خوبه بشه اون تجریبات به زبان قلم در آورد در اختیار دیگران گذاشت. این متن یکی از دوستان فرستاد، البته در باب نویسندگی.
این قوانین بسیار در نوشتن بخصوص فیلمنامه نویسی هم حائز اهمیت است. امیدوارم استفاده کنید.

**یک نکته ای باید اینجا اشاره کنم و اون اینکه، بعضی از دوستان، فقط متن های سایت و وبلاگ هارو در وبلاگ خودشون

کپی می کنند بدون اینکه نامی از منبع اول ذکر کنند. من خودم هم خیلی موقع ها کپی میکنم، اشکالی نداره ولی به شرط اینکه منبع ذکر بشه. ممنون**

۱- با فراغ بال بنویسید. کسی که به بانک بدهکار است و یا توی جیبش شپش قاب می اندازد امروز نویسنده خوبی نخواهد شد.

۲- اوائل کار با قلم و کاغذ بنویسید. اشکالی ندارد.

۳- پای غریبه ها را تنها زمانی به داستان بازکنید که مخاطب غافلگیر شود نه اینکه احساس کند سرکار گذاشته شده.

۴- به وجود و نقش همه کارکترهای داستان فکر کنید حتی به کسی که تنها یک لیوان اب برای قهرمان میاورد.

۵- برای پایانبندی داستانتان بدجنس باشید و به سراغ نامحتمل‌ترین گزینه ها بروید.

۶- مثل یک ادم سادیستیک و روانی دائم سعی کنید به بدترین و افتضاح‌ترین حالتی که خواننده ممکن است از شخصیت شما برداشت کند بیاندیشید و فکری برایش بکنید.

۷- شخصیت‌ها را یکی یکی خلق کنید. با اینکار شما مجبور میشوید جهان را از دریچه ذهن یک شخص بفهمید و به درک درستی از او و شرایطش دست یابید

۸- به خوانندگان خود اطلاعات لازمه و ممکن را بدهید. به جهنم که با اینکار نمی‌توانید حالت تعلیق و گره افکنی ایجاد کنید. این بی عرضگی خودتان است. داستان باید خودش به پایان برسد شما در مسیر حرکت داستان فضولی نکنید. اطلاعات لازم به مخاطب را بدهید – این دوبار- تا مخاطب بتواند گزینه های مختلف داستان را در ذهنش تحلیل و بررسی کند.

بنیامین آرمان طلب


** همونطور که میدونید، کلاس ها یا همایش های حضوری سیدفیلد بسیار معروفه، خوشبختانه یکی از این دوره ها به فارسی دوبله شده. لینک هاش توی اینترنت زیاده، اول نمیخواستم بزارم ولی دیدم که خالی از لطف نیست :) **

بنیامین آرمان طلب