آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

۵۵ مطلب با موضوع «تدوین و صداگذاری (Editing and Sound Mixing)» ثبت شده است

سلام

سوال یکی از دوستان منو وادار کرد ی تحقیق تکمیلی در کنار مقاله زیر در خصوص interlace و progressive داشته باشم

تفاوت بین پروگریسیو (progressive ) و اینترلسد (interlaced) در تدوین ( بسیار مهم)


خب، سوال این بود که:

uper fild و lowe fild چه تفاوتی دارند و تاثیر انها
محمد حسن


نکته اول:

H264 یا MPGE4 Part 10 بصورت Progressive اول میکنه و نه Interlaced ، این یعنی شما نمیتونید بصورت Interlaced خروجی بگیرید. غیر از اینکه از یک سری روش هایی برید جلو که توصیه نمیکنم بعنی ابتدا بصورت deinterlace خروجی بگیرید و دوباره reinterlace کنید که قطعا باعث redundancy یا افزوندگی مضاعف میشه.


نکته دوم:

عبارات Upper First و Lower First تنها به فرمت Interlaced تعلق دارند.


نکته سوم:

If your source is interlaced and you want to make a dvd or bd you leave it interlaced.

The old fashioned dv camera is lower. HD is always upper. Going from HD to DVD is also upper.

If you are exporting for pc, web, Youtube etc. you export progressive.

نکته چهارم:

اگر DVD یا DV میخواهید خروجی داشته باشید باید از نوع LOWER First استفاده کنید.

اگر نیاز به 1080 دارید از UPPER First استفاده کنید.


نکته پنجم:

فرمت MPEG2 از هر دو نوع یعنی Interlaced و Progressive پیشتبانی میکند



مطلب درخصوص تفاوت این دوتا پیدا نکردم ولی اون چیزی که دستگیرم شد اینکه با توجه به خصوصیت هر کدوم، وقتی با ابعاد بزرگ مواجه هستیم به سمت Upper میریم


منبع: خودم


بنیامین آرمان طلب

امیر توده روستا گفت: قصه و شخصیت پردازی است است که ریتم  را در فیلم کوتاه مشخص می‌کند.

به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم کوتاه تهران، نشست بررسی آثار داستانی و تجربی مسابقه ملی با موضوع «ریتم در فیلم کوتاه » در سومین روز از جشنواره بین‌الملی فیلم کوتاه تهران برگزار شد. در این نشست که با حضور امیر توده روستا، میثم صمدی، عاطفه خادم الرضا و امیر حسین بیرجندی برگزار شد، فریبا نجفی به عنوان تنها فیلمساز بخش داستانی جشنواره حضور داشت.

در ابتدای این نشست توده ستوده با تاکید بر اینکه ریتم درفیلمسازی کوتاه بسیار مهم است، بیان کرد:این قصه و شخصیت پردازی است که ریتم  را مشخص می‌کند. پیش قصه کمک می کند تا تمپوی فیلم بالا رود. آنچه که بر کیفیت خوب تمپو تاثیر گذار است، مجهول‌سازی در شخصیت‌پردازی است.

وی افزود: فیلم کوتاه قدرت این را ندارد که مخاطب مانند فیلم بلند آن را انتخاب کند. فرصت دیدن و لذت تماشاگر از فیلم کوتاه را می توان با یک ریتم مناسب  به دست آورد.

بنیامین آرمان طلب

در مقابل «تدوین تداومی یا روایی» (پرداخته شده در درس قبل) که مهم‌ترین وظیفه آن پیشبرد روایت داستان و اتفاقات داستان به طور پیوسته است، «تدوین بیانی یا ذهنی» قرار می گیرد. «تدوین بیانی» می‌کوشد از طریق تدوین، معانی جدیدی خلق کند و توجهی به پیشبرد رویداد صحنه و یا حفظ تداوم فیزیکی رویدادها ندارد. به بیان دیگر «تدوین تداومی» وظیفه روایت کردن را بر عهده دارد و «تدوین بیانی» وظیفه توصیف، توضیح و تفسیر را بر عهده دارد. همانطور که قبلا هم گفته‌ایم این نگاه به تدوین در فیلم‌سازان سبک مونتاژ و سینماگران روس بر تدوین تداومی غالب بود.

بنیامین آرمان طلب

در حال بروزرسانی ...


 تدوین مقدماتی | درس اول: تدوین چیست؟


تدوین عبارت است از قرار دادن عناصر روایی در ارتباط با یکدیگر.

این عناصر می‌توانند تصویری، صوتی یا حتی فقط یک دستکاری (مثل دستکاری در زمان)، یا ترکیبی از اینها باشند.
هرچند مشکل‌ها می‌افتد از همین مجمل، اما جای پایی که بتوان رویش ایستاد و پله‌های بعدی را برداشت همین تعریف ساده است. علما و نظریه پردازان سینمایی بسیاری تدوین را به طرق مختلف تعریف کرده اند، اما می‌توان با اطمینان بالایی گفت فراتر از این تعریف هرچه هست تفاسیری است که از وضعیتهای مختلفی که می‌توان دو نما یا دو عنصر سینمایی را در کنار هم قرار داد به وجود آمده است.

هرچند برای دوره‌ای که اهداف کاربردی دارد ورود به مباحث بیش از حد تئوری پسندیده نیست اما لازم است مهمترین عباراتی را که برای عمل کنار هم قرار دادن نماها به کار می‌برند اندکی بررسی کنیم تا آگاهانه از آن‌ها استفاده کنیم.

به طور مشخص در منابع تخصصی سینما ما دو واژه قابل اعتنا در رابطه با عمل کنار هم قرار دادن دو نما می‌شناسیم که یک معادل فارسی هم برای هر دوی اینها به کار می‌رود. دو واژه مونتاژ Montage و Edit و واژه فارسی تدوین.

واژه Edit انگلیسی به معنی ویرایش، پس و پیش کردن، حذف و اضافه و به سامان در آوردن است و از ادبیات و عالم متن به سینما آمده و بیشتر توسط انگلیسی زبان‌ها به کار می‌رود، در منابع تخصصی استفاده از این واژه بیشتر ناظر به کاربرد پیرایشی و آرایشی کنار هم گذاری و به پشت سرهم کردن نماها بر اساس ترتیب داستان و روند، ارتباط فیزیکی بین نماها و حذف زوائد تاکید دارد و منظور از این واژه تدوین به روش تداومی است که هدف آن روایت کردن یک داستان یا پیشرفت دراماتیک وقایع با حفظ تداوم زمانی و فیزیکی رویداد است.

اما واژه فرانسوی Montage که ابتدا در نوشته‌های سینماگرانِ روسی سر و کله‌اش پیدا شد -که سابقه‌های صنعتی و مهندسی داشتند-  چیزی فراتر از پشت سر هم کردن نماها بود، از دیدگاه این واژه که به معنی سوار کردن، روی هم قرار دادن و جفت کردن است، اتصال نماها به مثابه ساخت یک دستگاه صنعتی است، که باید این قطعات (همان تصاویر) هر کدام سر جای خود و در ارتباط با دیگر تصاویر قرار بگیرند تا ماشین (فیلم) به حرکت در آید.

بنیامین آرمان طلب

سللام


به جرات میگم این آموزش در کمتر جایی حتما بصورت انگلیسیش وجود داره!


نکته ) در واقع Cinemascope  همان2.35:1 aspect ratio  می باشد.

نکته مهم) شما باید بصورت scope فیلمبرداری کرده باشید در غیر این صورت قطعا قسمتی از بالای کادر (HEAD) یا پایین کادر (BOTTOM) را از دست می دهید.


1) شما به دو صورت می توانید موقع تدوین فیلمتان را بصورت اسکوپ شده (انواع) ببینید

1-1) پس از ورود فیلم به پنجره Project روی آن راست کلیک کرده از گزینه Modify گزینه Interpret Footage و سپس از Pixel Aspect Ratio و گزینه Conform to اسکوپ مورد نظر اعمال کنید.

1-2) با استفاده از یک Adjustment layer و اعمال افکت scope و با دادن خاصیت های TOP و BOTTOM اسکوپ را بصورت دستی اعمال کنید. خوبی این روش این است که در صورت از دست رفتن کادر میتوانید با خاصیت POSITION فیلم آنرا جمبران کنید. (این روش توصیه می شود)

بنیامین آرمان طلب

با سلام

مدت هاست که در حال آماده سازی این مقاله هستم.

 

با توجه به تجربه ی چندین ساله در صداگذاری به این 8 مرحله رسیدم بنابراین ممکنه که همکاران دیگری مرحله ی دیگریو اضافه یا کم بدونن.

پس این مراحل مطلق نیست و ممکنه این پست بروز بشه.

 

 

توجه: این مطالب به سختی بدست آمده است به قیمت ساعت ها تلاش، خستگی، پست سیستم نشستن، پرسیدن، ضایع شدن، خراب شدن پروژه و ... بنابراین از آن به بهترین نحو استفاده کنید.

بنیامین آرمان طلب

این مقاله در حال تکمیل شدن است ...


سلام

چند وقتی بود برحسب درگیری که دارم (تصویربرداری) و برخورد بعضی از جشنواره ها نسبت پذیرفش فیلم ها با fps مختلف تحقیق جامعی کردم و به نتیجه زیر رسیدم:

بنابراین از ابتدا شروع میکنم:

خوب همونطور که احتمالا میدونید سیستم پخش تلویزیونی-سینمایی آسیا PAL و سیستم پخش تلویزیونی-سینمایی آمریکا و قسمتی از اروپا NTSC است.

PAL مخفف: Phase Alternating 

NTSC مخفف: National Television System Committee

بنیامین آرمان طلب

تدوین درست و دقیق قطعه های گفتگودار، مسائل سهل و ممتنعی را برای کارگردان و تدوینگر به وجود می آورد. اگر گفتگوها خوب نوشته شده باشند، سرهم کردن نماها ساده است و کار به آسانی پیش می رود. واژه ها صحنه را پیش می برند و کارگردان فقط باید مراقب باشد که تأکیدها واضح و روشن بوده و در جای درست خود قرار بگیرند. از طرف دیگر، اگر کارگردان نخواهد تمامی کار بر عهده ی واژه ها قرار گیرد و بخواهد عامل تصویر هم نقش مثبتی در صحنه داشته باشد، کارش بسیار مشکل تر خواهد بود.


 ابتدا مورد اول را در نظر بگیریم. صحنه های گفتگودار را اغلب به این صورت فیلمبرداری می کنند:


1.دو نفر که در حال صحبت هستند در نمای متوسط یا دور نشان داده می شوند تا تماشاگر بر موقعیت آن ها آگاهی یابد.


2. دوربین به طرف آنها تراولینگ میکند یا به نمای دونفری درشت تری در همان خط دید نمای1 می بُریم.

بنیامین آرمان طلب

نرخ فریم یا تعداد فریم (Frame per second) که آن را با FPS نیز نمایش میدهند نشان دهنده تعداد فریم های یک تصویر در یک ثانیه است. 
همانطور که میدانید هر تصویر متحرک از تعدادی تصویر ثابت تشکیل شده که به صورت متوالی به نمایش در می ایند. این نمایش مسسلی وار در مغز انسان این تصور را ایجاد میکند که تصویر در حال حرکت است. طبیعتا هرچه تعداد تصاویر ثابت به وجود اورنده یک تصویر متحرک بیشتر باشد شما جزئیات بیشتری از حرکات را خواهد دید. 
چشم انسان قادر نیست بیش از 7 تا 10 فریم در ثانیه رو ببیند. این به این معناست که یک تصویر 10 فریم در ثانیه به همان میزان زنده به نظر میرسد که یک تصویر 30 فریم در ثانیه. 
تعداد فریم های تصویر در ثانیه زمانی اهمیت پیدا میکند که حرکتی در تصویر اتفاق بیافتد. در صورت حرکت در تصویر 30 فریم شما جزئیات خیلی کمتری را نسبت به تصویر 10 فریم از دست میدهید. 

بنیامین آرمان طلب

ظاهر فیلم برای دست یابی به 3D باید قربانی شود؟

3D یکی از نیروهای پیش برنده فیلم های با سرعت فریم بالا است. برای مثال برای اینکه تصویری با سرعت ۲۴ فریم بر ثانیه جهت هر چشم در عینک های اکتیو داشته باشیم، باید فیلمبرداری را با سرعت ۴۸ فریم در ثانیه انجام دهیم. و این احتمالا یکی از دلایلی است که کامرون و جکسون از بزرگترین ترویج دهندگان فیلم های سه بعدی هستند که نه تنها فیلم های شان را سه بعدی می سازند، بلکه کامرون حتی فیلم دو بعدی تایتانیک را به سه بعدی تبدیل می کند. همانند سه بعدی، طرفداران سرعت فریم بالا، استدلال می کنند که هم اکنون زمان آن رسیده که به دنبال خلق تصاوری واقع گرایانه تر باشیم.

جکسون اعتقاد دارد که وقتی تماشاگران، یک فیلم کامل همچون هابیت را با سرعت 48 فریم بر ثانیه و به خصوص سه بعدی ببینند، یاد می گیرند که آن را دوست داشته باشند. شاید به دلیل ترس و عکس العمل منفی بیشتر تماشاگران، جکسون تصمیم گرفت که دیگر تریلر های فیلم هابیت را به صورت ۴۸ فریم در ثانیه عرضه نکند و سرعت های بالا را برای زمان پخش فیلم در ۱۴ دسامبر نگه داشته است.

۴۸ فریم بر ثانیه همچنین اجازه خلق صحنه های اسلوموشن بسیار روان تری را می دهد. به سادگی می توان از تکنیک double-printing استفاده کرد که از ادغام فریم های با سرعت ۴۸، یک فیلم ۲۴ فریمی با نصف سرعت به دست می آید. البته در چنین تکنیکی باید تمام فیلم با سرعت ۲۴ فریم بر ثانیه فیلمبرداری شود و تنها صحنه های اسلوموشن را با سرعت ۴۸ فریم بر ثانیه ضبط کرد.

هرچند که استفاده از سرعت ۴۸ فریم بر ثانیه جهت ضبط تمام صحنه ها هم مزایای زیادی دارد. هنگام حرکات سریع دوربین دیگر شاهد وقوع strobing و تصاویر مقطع و نامنظم نخواهیم بود و فریم ها شفاف تر بوده و وضوح بیشتری دارند. قطعا صحنه های اکشن نرم تر و روان هستند و بیشتر به زندگی واقعی شبیه اند. البته چنین تغییر سرعتی می تواند برای کسانی که فیلم ها را با سرعت ۲۴ فریم بر ثانیه می دیدند، باعث تشویش و ناهماهنگی دید شود. اما خوره های فیلم که دائم مشغول تماشا هستند، به سرعت معتاد سرعت جدید می شوند و دیگر به عقب بر نخواهند گشت.

همانگونه که جنبش فیلم های رنگی باعث شد که نسخه های رنگی شده آثار کلاسیک سیاه و سفید دوباره عرضه شوند، شاید در آینده هم شاهد تبدیل پس از تولید فیلم های فعلی به نسخه های ۴۸ فریم در ثانیه باشیم. همان اتفاقی که اکنون در هیاهوی سه بعدی، برای فیلم های دو بعدی چون تایتانیک رخ می دهد.

بنیامین آرمان طلب