آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

۸۸ مطلب با موضوع «کتاب ها و اصطلاحات ( Books & Idioms)» ثبت شده است

۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۵۴

دکوپاژ (Decoupage ) و دکوپاژ نویسی (2)

دکوپاژ کلمه ای است فرانسوی بر گرفته از کلمه دکوپه که وارد اصطلاحات سینمایی شده است. دکوپاژ در اصل عبارت است از تقطیع نما ها و خرد کردن صحنه ها به پلان های کوچکتر برای فیلمبرداری و تصویر برداری، بطوری که در این پلان ها تداوم بصری رعایت شود.در واقع دکوپاژ عبارت است از میزانسن ، طراحی بازی ها ، دکور ، نور ، انتخاب زوایای دوربین، آکسسوار و طراحی صحنه ها و کمک به بیان تصویری یک اثر هنری در قالب فیلم و تصویر متحرک که توسط کارگردان و با فکر و اندیشه او طراحی و اجرا می گردد.البته دیگران درآن دارای نقش می باشند ولی کارگردان مولف اصلی است ودیگران تابع اویند..

در این مقاله و سلسله مقالاتی که در پی خواهد آمد قصد داریم راجع به دکوپاژ مطالبی را در اختیار شما هنر جویان هر چند مختصر قرار دهیم که امید واریم مورد استفاده واقع شود.در ابتدا جهت آگاهی و بعنوان پیش زمینه توضیحاتی مختصر را بیان می کنیم.

مونتاژ :عبارت است از پیوند نماهای کوچک به یکدیگر با نظمی خاص ، بطوری که روند کلی داستانی را نشان دهد.

بنیامین آرمان طلب
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۴۷

خط فرضی (Imaginary line)

 

خط فرضی چنانکه از نامش پیداست خطی است فرضی که به منظور حفظ تداوم منطقی تصاویر و درک موضوع مابین بازیگر یا بازیگران و دوربین وجود دارد. برای روشن شدن مطلب مثالی میزنیم، فرض کنید بازیکری درحال حرکت از سمت راست کادر به سمت چپ کادر است در نمای بعدی نیز اگر بازیگر را در حال حرکت به سمت چپ کادر نشان دهیم دراین دو نما تداوم حرکت بازیگر را به سمت مشخصی نشان داده ایم ولی اگر در نمای دوم بازیگر از سمت چپ کادر به سمت راست درحال حرکت باشد بیننده دچار سردرگمی شده و تصور خواهد کرد که بازیگر راهی را که می رفت یکدفعه برمی گردد. برای حفظ تداوم حرکت و تصاویر بعدی الزامأ باید بازیگر همان سمت اولیه حرکت را کادر بعدی داشته باشد مگر در مواردی که می توان از این وضعیت به وضعیت دیگر منتقل شد.

 

بنیامین آرمان طلب
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۴۷

نوعیت و ساختار فیلم مستند

نوعیت و ساختار فلم مستند« داکومنتری» نسبت به فلم هنری وقت لازم، خلاقیت و عمل و حضور ذهن بکار دارد، بخاطر آن که تصویر برداری فلم مستند بر لحظات استوار است، نیک میدانید که این لحظات تکرار نمیشود و اگر کار گردان فلم و فلمبردار توجه به موقع حین وقوع حادثه و یاجریان موضوع به عمل نیاورند، زمان از نزد شان فوت شده تداوم یا سلسلهء تصاویر فلم بر کاستی های معین مواجه شده، ارزش و اهمیت آن صدمه می بیند.

بنا بر آن نباید درین نوع ساختار ها، پلان، اندیشه و جدیت عمل در نظر گرفتن وقت( زمان) را فرموش کرد.

فلم مستند « داکومنتری» اصلاً گواه و تاریخ است، در طول ایام ارزشمندی خود را روز تا روز به درجات عالی تر در سطح جهان کسب کرده و می نماید.

بدین منوال فلم مستند « داکومنتری» در میکانیزم خویش نظر به اهمیت موضوع و نوعیت آن به دسته های مختلف رده بندی گردیده که هر کدام نظر به موضوع مشخصه دارای ارزش معیاری و زمانی بوده که می توان چنین دسته بندی را از نظ گذراند:

فلم مستند« داکومنتری»: تاریخی

فلم مستند« داکومنتری»: تحقیقی، پژوهشی، صنعتی

فلم مستند« داکومنتری»: آموزش و تربیتی

فلم مستند« داکومنتری»: اشتعاری، اعلانی تجارتی

فلم مستند« داکومنتری»: پرتریت( بیوگرافی شخصیت های مطرح شده) سفارشی( فرمایش داده شده)

 

بنیامین آرمان طلب
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۴۳

معرفی شغل تهیه کننده

تهیه کنندگی مسیر ایرانی
تهیه کننده نقش مهمی را در صنعت سینما، تأتر، رادیو و تلویزیون دارد. به عنوان یک تهیه کننده کار اصلی شما با بخش عملی و تجاری پروژه در ارتباط است و مسئول تهیه و تدارک ابزار و شرایط مورد نیاز کارگردان و بازیگران می باشید و کارگردان و بازیگران به جنبه های خلاقانه و هنری کار می پردازند.
 
در سینما تهیه کننده مسئول تامین مالی پروژه بوده ولی در تلویزیون معمولا برنامه ها به صورت سفارشی ساخته می شود و تامین مالی از وظایف اصلی تهیه کننده نیست. شما به عنوان تهیه کننده باید فرآیند تولید را از ابتدا تا انتها مدیریت کرده و همه منابع لازم را سازماندهی نمایید.

در ویکی پدیا (دانشنامه آزاد جهانی) در تعریف تهیه کننده چنین آمده است :
 
" تهیه‌کنندهٔ فیلم کسی است که شرایط را برای درست کردن فیلم‌ها فراهم می‌کند. راه‌اندازی، هماهنگ‌سازی، رسیدگی و کنترل کارهایی از جمله جمع‌آوری پول مورد نیاز، به‌کارگیری افراد کلیدی و این‌گونه کارها بر عهدهٔ تهیه‌کننده‌است. تهیه‌کننده در تمام مراحل فرآیند فیلم‌سازی و برنامه سازی از توسعه تا تکمیل پروژه، نقش دارد.

بنیامین آرمان طلب
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۳۹

کادر و عوامل تهیه فیلم -تیتراژ

عواملی که در زیر از آنها نام برده شده است ، مهم ترین اشخاصی هستند که کادر تولید یک فیلم را تشکیل می دهند. ممکن است برخی از این مسئولیت ها بین اعضای دیگر گروه پخش شود و آن مسئولیت به یک شخص واحد سپرده نشود و نیز ممکن است در فیلمی عوامل دیگری برای ارتقاء کیفیت فیلم ، به خدمت گرفته شوند که نامشان در زیر نیامده باشد و آن به این علت است که بودن آنها در کادر تولید یک فیلم جزو الزامات نیست.

گروه تهیه و تولید

تهیه کننده
تهیه کننده می تواند یک فرد یا یک شرکت فیلم سازی باشد. تهیه کننده بعد از آنکه پروژه ساخته شدن یک فیلم نامه را به دست گرفت ، ابتدا سرمایه لازم جهت ساخت آن فیلم را فراهم می کند ، سپس عوامل و کادر گروه تهیه و تولید را که قرار است مستقیما با خود او همکاری کنند ، انتخاب کرده و به کار می گیرد. او پس از تعیین کارگردان ، در استخدام عوامل دیگر تولید فیلم به ویژه بازیگران ، با کارگردان مشارکت می کند. تهیه کننده پس از تعیین عوامل ، بودجه فیلم را در اختیار شخصی به نام مدیر تولید می گذارد ، تا زیر نظر او ، بودجه را در مصارف بخش های مختلف تولید فیلم ، خرج کند.

دستیار تهیه کننده
دستیار تهیه کننده معمولا مسئول ایجاد هماهنگی در هنگام فیلم برداری در مکان های واقعی ، رفع مشکلات دست اندرکاران فیلم سازی و کمک به تهیه کننده در امور مالی و هنری است.

مدیر تولید
او کسی است که بودجه را در اختیار می گیرد تا با اقتصادی ترین شیوه آن را خرج کند. او از ریز جزئیات کار خبر دارد. او مسئول نظارت بر استخدام بازیگران ، تعیین محل ، خریداری یا اجاره تجهیزات و امکانان و حتی بخش حمل و نقل و سفارش غذا و ... است ، تا بتواند کم هزینه ترین و در عین حال بهترین راه را برای به خدمت گرفتن آنها ، به کار گیرد.

مجری طرح
او کسی است که بر اجرای برنامه و کیفیت کارهای انجام شده ، نظارت می کند. پیش از شروع ساخت هر فیلم ، برنامه زمان بندی شده ای تهیه می شود که عوامل و دست اندرکاران ، باید تلاش کنند تا طبق آن عمل کنند ، تا هم فیلم به موقع آماده شود و هم سرمایه به هدر نرود. در صورت بروز مشکلاتی که برنامه را مختل کند ، مجری طرح باید سریعا برنامه جدیدی متناسب با شرایط جدید فراهم کند.

مدیر تدارکات
او کسی است که چندین نفر را به عنوان گروه تدارکات ، شامل راننده ، کارگر برای کار در جلو و پشت صحنه ، آشپز و ... را در اختیار می گیرد تا تحت نظارت او ، به عوامل و دست اندرکاران تولید فیلم ، خدمات لازم را ارائه دهند. او همچنین برای بخش های مختلف تولید ، ابزار و وسایل مورد نیازشان را تهیه می کند.

بنیامین آرمان طلب
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۰۷

دکوپاژ (Decoupage ) و دکوپاژ نویسی

 

دکوپاژ ، تقطیع یا برش فنی ، یکی از وظایف بسیار مهم کارگردان است و شامل : تصمیم گیری در مورد محل استقرار دوربین در صحنه ، نوع نورپردازی ، اندازه تصویر ، زاویه دوربین ، نوع حرکت دوربین ، تعداد تصاویری که برای نمایش یک موقعیت لازم است ، نوع اتصال نماها به یکدیگر ، هر صدایی که قرار است در صحنه شنیده شود ( هر صدایی غیر از دیالوگ ها ) و باقی جزئیاتی است که به فرایند تصویری شدن فیلم نامه مربوط می شود.

 

برای مشاهده کامل مقاله و دانلود برگه های دکوپاژ به سایت اصلی درگاه فیلم ایران مراجعه کنید (کلیک کنید)

 
 
منبع : groupjournalists.blogfa.com  ، scenario.ir  ،  forum.majidonline.com  ، filmmaking.blog.ir
بنیامین آرمان طلب
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۱۱

تکنولوژی 4K چیست ؟

صاحبان فن پس از تحقیق بسیار و مقایسه های پیکسل به پیکسل، رزولوشنی قابل مقایسه برای نگاتیو پیدا کردند که حدود 4000 خط بود. نام آنرا 4K گذاشتند، اما بعد از مدتی فهمیدند که این میزان قدرت تفکیک چندان به درد پخش سینمای امروز نمی خورد، در این میان لازم است بگویم که در ایران به دلیل گران بودن اینترمدیات، تهیه کننده ها حاضر به تهیه اینترمدیات از نگاتیو اصلی که قطع نگاتیو شده نیستند، و پوزیتیو پخش از همان نگاتیو اصلی تهیه می شود که منجر به از بین رفتن نگاتیو می شود!

اما در کشور های صاحب صنعت سینما، پوزیتیو از کپی نگاتیو تهیه می شود، بنابراین ما در ایران تصویری نسبتاً بهتر از کشورهای دیگر روی پرده می بینیم، اما چرا نسبتاً؟ به دلیل فرسودگی سیستم پرینت در لابراتوار هایمان. بگذریم، بعد از تحقیقاتی، معلوم گردید که رزولوشن 2000 خط برای سینما کافی است که این باعث یک سود دیگر هم شد. و این که سیستم هایی که بتوانند از پس تدوین و پروسس این فرمت برآیند به مراتب ارزانتر از 4K خواهند بود. نام این فرمت را2K  گذاشتند با قدرت تفکیک 048x1152 و این شد رزولوشن مناسب سینمای دیجیتال!


اگر با رزولوشن 4K آشنایی ندارید ، 4K زولوشنی است ۴ برابر استاندارد 1080p که هم اکنون در تلویزیون های اچ دی و دیسک های بلو-ری استفاده می شود. فیلم برداری با این رزولوشن تکنولوژی بزرگی است که راه خود را به فیلم و تلویزیون باز کرده و روز به روز در ثبت لحظه ها استفاده از آن بیشتر می شود. اما اگر شما از دسته کسانی هستید که نمیخواهید از این رزولوشن بالا برای کارهای حرفه ای استفاده کنید و دوربین های عظیم الجثه ای مانند RED Epic در دست داشته باشید بهتر است به این دوربین کوچک نگاهی بیندازید.



بنیامین آرمان طلب
۲۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۱۱

فرهنگ اصطلاحات و واژگان سینمایی

آپاراتچی ( Projectionist )
فردی که مسئول راه اندازی دستگاه نمایش برای نمایش فیلم است. او همچنین باید تجهیزات دیگر مربوط به نمایش فیلم مانند صدا و نور را نیز به راه اندازد و تنظیم کند.


آروماراما ( Aromarama )
فرایندی که طی آن ، هم زمان با پخش فیلم در سالن سینما ، بویی متناسب با تصویر در سالن پخش می شود.


از پیش دیدن صحنه ( Animatics )
صحنه هایی که با تکنیک های نقاسی متحرک یا ویدئو ساخته می شوند ، تا دست اندرکاران تولید فیلم بتوانند نحوه عملکرد صحنه واقعی را که بعدتر خلق خواهند کرد ببینند. این روش به ویژه برای پیش بینی صحنه هایی که از جلوه های ویژه در آنها استفاده خواهد شد کاربرد دارد.


img/daneshnameh_up/f/f7/steadicam.jpg
استدیکم ( Steadicam )
نام تجاری وسیله ای که در سال های اخیر بسیار مورد استفاده قرار گرفته و به فیلم بردار اجازه می دهد تا در نماهایی که با دوربین روی دست کار می کند ، دوربین را در وضعیتی نسبتا ثابت نگه دارد. استدیکم ، پایه ای است که به کمربند متصل می شود و روی سینه و پشت فیلم بردار قرار می گیرد و به فیلم بردار اجازه می دهد تا با سهولت به کار خود بپردازد.


استروبوسکوپ ( Stroboscope )
وسیله ای که در سال 1833 در وین اختراع شد و توهم حرکت را با صفحه مدوری که درون آن ، مجموعه ای از طرح ها قرار داشت ایجاد می کرد. برای استفاده از این وسیله ، تماشاگر صفحه را به دوران در می آورد و از خلال شکافی در این صفحه به تصویر بازتابیده طرح ها در یک آینه نگاه می کرد.


اسلاید ( Diapositive )
صفحه شیشه ای که بر بخشی از آن تصویری نقش بسته و دوربین از قسمت شفاف آن ، صحنه ای را فیلم برداری می کند و از ترکیب آن صحنه و تصویر روی شیشه ، تصویری ترکیبی به دست می آید. معمولا از این تمهید برای افزودن تصویر ابر یا جلوه های مشابه به تصویر اصلی استفاده می کنند.


افکت ، جلوه ها ، افه ها ( Effects )
به طور کلی هر نوع عنصر تخیلی یا مصنوعی که جزء طبیعی صحنه نباشد و با روش های تکنیکی به آن اضافه شود را گویند. این خلق جلوه به طور مشخص ، مترادف موارد زیر است:
1- جلوه های انتقالی در فیلم مانند همگذاری ، محو تدریجی و ... .
2- جلوه های ویژه ، چه آنها که به طور مکانیکی جلوی دوربین انجام می شود ، برای مثال ایجاد صحنه انفجار یا آنها که نیازمند شیوه های دقیق و ظریف فیلم برداری اند مانند فرایند نقاب متحرک.
3- افزودن صدا بعد از فیلم برداری ، از جمله افزودن صدای طوفان ، تیراندازی ، قدم زدن و... .


اقتباس ( Adaptation )
در حالت کلی هر اثری در قالب یک رسانه خاص که بر اساس اثری در رسانه ای متفاوت شکل می گیرد را اقتباس گویند. اقتباس های سینمایی را می توان بر اساس نمایش نامه ، رمان ، داستان کوتاه ، وقایع تاریخی ، زندگی نامه ها و گاه حتی شعر یا تصنیف ساخت.
اقتباس هم می تواند آزاد باشد ( Loose Adaptation ) و در آن حال و هوای کلی اثر ، بخشی از آن ، شخصیتی ، یا حتی یک عنوان حفظ گردد و هم می تواند کاملا وفادارانه باشد و در آن داستان اصلی ، شخصیت ها و حتی گفت و گوها را تا حد ممکن حفظ کرد.
آثار سینمایی درخشانی از روی آثار ادبی به ویژه رمان های محبوب و پر فروش ساخته شده اند ، از همین رو برخی جشنواره های سینمایی جایزه متفاوتی را برای فیلم نامه های اقتباسی در نظر گرفته اند. بسیاری از محبوب ترین فیلم های تاریخ سینما بر اساس رمان های پر فروش ساخته شده اند ، آثاری مانند بر باد رفته ( 1939- Gone With The ) بر اساس رمانی از مارگارت میچل ( Margaret Mitchell ) و پدر خوانده ( 1972- Godfather ) بر اساس رمانی از ماریو پوزو ( Mario Puzo ). در هر دو مورد کتاب هایی نه چندان قوی ، اما دارای خط داستانی جذاب به دست فیلم سازانی توانمند به فیلم هایی مهم و مطرح و با عمقی بیش تر از اصل کتاب بدل شده اند. با هر چه بیشتر ریشه دار شدن اقتباس های ادبی در سینما رابطه تنگاتنگی بین سینما و ادبیات در حال شکل گیری است.


img/daneshnameh_up/d/dc/CALIGARI2.jpg
اکسپرسیونیسم ( Expressionism )
مکتبی سینمایی که از 1919 تا حدود 1933 در آلمان شکل گرفت. این مکتب اساسا یک مکتب هنری است که پیش از این در عرصه نقاشی ، ادبیات ، تئاتر و موسیقی فعال شده بود. این مکتب در سینما می کوشد واقعیت مادی را به صورت بازتاب ذهنی جهان از نظر شخصیتی در فیلم ارائه دهد. این کار از طریق صحنه پردازی پیچیده و اغراق شده ، سایه های سنگین ، فضاسازی غریب ، زوایای اریب و کج و معوج ، خطوط شکسته ، لباس و آرایش غیر متعارف و سبک خاص بازیگری انجام می گرفت. از جمله فیلم های مطرح این مکتب می توان به کابینه دکتر کالیگاری ( 1918- The Cabinet Of Dr. Caligari) ، نوسفراتو ، یک سمفونی ترسناک ( 1922 ) اشاره کرد.

« نمایی از فیلم کابینه دکتر کالیگاری ، ساخته روبرت وینه ( Robert Wiene )

بنیامین آرمان طلب

امروزه، استفاده از دوربین های عکاسی دیجیتال کاملاً معمول شده است و اغلب افراد در طول زندگی خود حدأقل یکبار با این سوال روبرو می شوند که “چه دوربینی بخرم؟”

جواب این سوأل آسان نیست! نیاز به مطالعه و بررسی جزئیات فنی دوربین های موجود و همچنین مقایسه عملکرد آن ها دارد. بنابراین یکی از مهم ترین گام های موجود در انتخاب یک دوربین، بررسی دقیق جزئیات فنی آن است. در صورتی که جزئیات فنی یک دوربین دیجیتال را بررسی کرده باشید، حتماً با چنین عبارتی مواجه شده اید : “این دوربین از CCD استفاده می کند” و یا “این دوربین از CMOS استفاده می کند”. با توجه به اینکه حسگر تصویر یکی از مهمترین قسمت های یک دوربین دیجیتال است و اینکه استفاده از یکی از این دو نوع تکنولوژی در دوربین های کنونی معمول بوده و گاه انتخاب ما دچار تردید می شود، در این نوشته به توصیف، مقایسه و بررسی مزایا و معایب این دو تکنولوژی پرداخته ام. 

بنیامین آرمان طلب
۲۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۰۴

کمپوزیسیون (composition)

کمپوزیسیون در لغت به معنای ترکیب و ترکیب بندی است. کمپوزیسیون به معنای چگونگی قرار گرفتن عناصر موجود در صحنه از جمله  شخصیت ها، دکور، اشیاء، نور و رنگ ها در کنار یکدیگر است. و به عبارت کلی، ترکیب کلی صحنه ای که قرار است فیلم برداری شود. پس می توان دریافت که تمام اجسام قابل رویتی که در زاویه دید انسان یا دوربین قرار می گیرند، دارای کمپوزیسیون هستند، اما شاید ترکیب بندی آنها خوب و مطلوب نباشد.

اهمیت کمپوزیسیون

هر نما، باید به صورت تکی و هم در کنار تصاویر و نماهای دیگر ترکیب بندی مناسبی داشته باشد. کمپوزیسیون بر شیوه درک بیننده از تصاویر، واکنش احساسی او نسبت به شخصیت ها و رخدادهای فیلم، و در نهایت عدم رضایت یا رضایتش از فیلم تاثیر خاص و ناخودآگاهی دارد. در واقع کمپوزیسیون مطلوب به تماشاگر کمک می کند تا چشمانش از دیدن فیلم لذت برده و جاذبه های بصری فیلم  بیشتر و مطلوب تر شود. ترکیب بندی هر قاب باید همچون اثر نقاشی در قالب شکل ها، خطوط، رنگ ها، بافت نور، توازن و هماهنگی ارزیابی شود. ترکیب بندی مطلوب می تواند بر دو بعدی بودن غلبه و به تصویر عمق بدهد و مهمتر از همه، توجه بیننده را به عملکردهای پس زمینه، میان زمینه و پیش زمینه جلب کند. کمپوزیسیون مطلوب، عناصر درون قاب را به تماشاگر گوشزد کرده و همچنین به تشدید بار احساسی نما کمک می کند.

کمپوزیسیون مطلوب

در واقع نمی توان کمپوزیسیون خوب و مطلوب را تشریح کرد، اما توجه به برخی نکات تا حد ممکن از کمپوزیسیون نا مطلوب جلوگیری می کند:

- باید از قرینه سازی در تصویر اجتناب نمود،مگر در مواردی که فیلم ساز به عمد و برای منظور خاصی قصد استفاده از آن را داشته باشد. برای پرهیز از قرینه سازی، نباید دوربین در مکانی قرار گیرد که تصاویر طرفین دوربین، قرینه یکدیگر شوند. برای مثال در یک خیابان نباید   دوربین در وسط قرار گرفته و زاویه دید آن مستقیم به سوی ابتدا یا انتهای خیابان باشد، زیرا چراغ های برق در اطراف خیابان یا درخت های موجود در دو راستای خیابان نسبت به دوربین حالت قرینه پیدا می کنند و این حالت در ترکیب بندی، نامطلوب است. در مواردی که امکان جابجایی عناصر صحنه وجود ندارد، باید مکان و زاویه دوربین را تغییر داد. در این حالت معمولا دوربین را به یکی از طرفین صحنه برده و زاویه آن را طوری تنظیم می کنند که کل صحنه را تحت پوشش قرار دهند. اما چرا قرینه سازی نامطلوب است؟ تصاویری که دارای قرینه هستند، چشم ما را اذیت می کنند، به ویژه اگر در طرفین تصویر حرکتی قرینه وار نیز انجام شود. تداوم و تکرار این قرینه ها، در بیننده حس سرگیجه و خستگی ایجاد می کنند. همان طور که گفته شد، گاه فیلم ساز برای القاء مفهومی خاص و به عمد از قرینه سازی استفاده می کنند، برای مثال در فیلم برداری از صحنه رژه رفتن سربازان، از قرینه سازی استفاده می شود تا به این وسیله بر قدرت آنها بیشتر تاکید شود و بیننده به دلیل قرینگی، دچارحس ترس و آسیب پذیری از ناحیه آنها شود.    

- جز در موارد خاص نباید عناصری که دارای رنگ های یکسان هستند، در گوشه ای از کادر انباشته شوند، زیرا این انباشتگی رنگ،چشم را اذیت می کند. از سوی دیگر پراکندگی رنگ ها در صحنه، جلوه آنها را بیشتر کرده و بر شادابی صحنه می افزاید. البته گاه فیلم سازها برای تاکید برعنصری خاص، در نقطه ای از تصویر، تجمع رنگ ایجاد می کنند، که این مسئله در مورد رنگ غالب در صحنه صادق نیست،  بلکه فقط در مورد انباشتگی رنگ در یک نقطه است.

فیلم ساز نباید از ترکیب بندی نماها غافل شده و با یک کمپوزیسیون نا مطلوب فیلمش را از نظر بصری تنزل دهد. 

(منبع : mehrabifard.ir)


بنیامین آرمان طلب