آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

۶۰ مطلب با موضوع «فیلم و فیلمنامه (Script - Screenplay)» ثبت شده است

در جوایز تلویزیونی، همیشه سریالهایی که از مضمون سیاسی برخوردارند، شانس بیشتری برای دریافت جایزه و دیده شدن دارند. آثاری که داستانهای سیاسی را در بستری مفرح و هیجان انگیز در قالب سریال و نمایش به شیوه‌ای جذاب روایت می‌کنند.

به گزارش مووی مگ به نقل از بانی‌فیلم، سایت فنسی دِد با این مقدمه نوشت: این سریالها در جوایز امی نیز همیشه مقبول‌تر از آثاری هستند که با محوریت زندگی پزشکان یا پلیس‌ها ساخته می‌شوند. در مطلب حاضر به معرفی 10 سریال مطرح و پر بیننده با محوریت سیاست داخلی و خارجی و زندگی دیپلمات‌ها در دنیا می‌پردازیم.

سریال شماره 10-  خانه پوشالی  (House of cards)

مجموعه تلویزیونی «خانه پوشالی» یا «خانه کارت‌ها» محصول بی بی سی است که سال 1990 تولید و از شبکه دوم سیما نیز پخش شد. سریالی که بدون آن، اغلب لیست سریالهایی با مضمون سیاسی خالی خواهند ماند و لطفی ندارند. مجموعه‌ای که طی چهار قسمت براساس رمانی به همین نام از مایکل دابز از اعضای حزب محافظه کار بریتانیا در همان دوران ساخته شد و به رقابت‌ها و زد و بندهای آشکار و پنهان سیاسی انگلیس در اواخر دوران نخست وزیری مارگارت تاچر می‌پرداخت. یان ریچارد سون بازیگر نقش اصلی این سریال با نام فرانسیس ارکهارت بود که در دوبله با صدای پر طنین ناصر طهماسب، جذابیتی مضاعف یافته بود. این بازیگر برای همین نقش جایزه بفتا گرفت و اندرو دیویس فیلمنامه نویس آن نیز جایزه امی را تصاحب کرد. ارکهارت دقیقاً شبیه نسخه آمریکایی این سریال شخصیتی خودخواه و متکبر است که در دستگاه سیاسی انگلستان خود را در جایگاه پایینی می‌بیند و برای رسیدن به مناصب بالاتر، به جنگی داخلی و پنهان در میان دولتمردان دامن می‌زند. در واقع او می‌خواهد عدالت را به سبک خودش در کشور پیاده کند. در نسخه انگلیسی سریال ریچارد سون راوی قصه هم بود و تعدادی از طرفداران مجموعه مذکور معتقدند او بسیار بهتر از کوین اسپیسی در نسخه آمریکایی بازی کرده است! به ویژه وقتی بدانیم نسخه انگلیسی برنده جایزه امی بهترین سریال شده، اما نسخه آمریکایی آن تنها در این جوایز نامزد دریافت جایزه بوده است. هر چند همچنان برخی هم طرفدار نسخه آمریکایی سریال و شیفته ماحصل همکاری کوین اسپیسی بازیگر و دیوید فینچر کارگردان هستند و آنرا برای تماشا با ارزش‌تر محسوب می‌کنند.

بنیامین آرمان طلب
۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۸:۴۳

روایت (Narration) - شماره 2

تعریفی که خیلی ساده و در نگاهی کلی روایت را به معنای «شیوۀ تعریف‌کردن داستان توسط فیلمساز برای مخاطب» معرفی می‌کند. هم‌چنین اشاره کردیم که سه بخشی که ارسطو برای داستان قائل می‌شود (آغاز، میان و پایان) در شیوه‌های مختلفِ روایت توسط فیلمساز‌ها به شیوه‌های متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته‌اند (در ترتیبی خطی، از آخِر به اول، یا به‌شکلِ به‌هم‌ریخته). از آن‌جا که در سینما فرصت کمی‌برای روایت داستان وجود دارد، فیلمساز باید مهم‌ترین بخش‌های جهانِ داستانیِ فیلمِ خود را برگزیند و آن‌ها را در ترتیبی که بیشترین تناسب را با معنای واقعیِ داستان و عناصر اصلیِ آن دارد روایت کند.Naration1

عنصر روایت، چنان‌که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، با عناصر دیگری چون «پیرنگ»، «زاویۀ دید» و «اطلاعات‌دهی» یا «آشکارسازی» پیوند نزدیکی دارد. حال باید دید این پیوند و نحوۀ ارتباط این عناصر چه‌گونه است. اجزای پیرنگ (PLOT) ‌ـ‌که‌‌ همان روند طبیعی و علت‌ـ‌‌معلولیِ وقایع داستان است‌ـ‌ در فیلم الزاماً به‌‌ همان ترتیبی که در پیرنگ قرار گرفته‌اند، مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. کافی است فیلمی‌را که داستانش را از انت‌ها به ابتدا تعریف می‌کند در نظر بگیرید و بخواهید پیرنگ داستانیِ آن را به‌شکلی خلاصه استخراج کنید. خواهید دید که باید برای این کار از نخستین حادثۀ اصلی (حادثۀ محرک) شروع کنید (حادثه‌ای که در این مورد خاص قاعدتاً در ابتدای فیلم قرار ندارد) و با نظمی‌علّی به معلولِ این حادثه برسید؛ معلولی که خود در مرحلۀ بعدی علتِ حادثه‌ای دیگر می‌شود و این زنجیره تا انتهای منطقی یعنی پایانِ داستان و حادثۀ واپسین ادامه می‌یابد (حادثه‌ای که در این موردِ خاص به دلیل شیوۀ رواییِ فیلم، احتمالاً نخستین حادثه‌ای است که در فیلم می‌بینیم).

بنیامین آرمان طلب
به گزارش خبرآنلاین، مطمئنا خبر مهم دنیای سینما در هفته گذشته نظرسنجی نشریه «سایت اند ساند» برای انتخاب بهترین فیلم تاریخ سینما بود. 
این نظرسنجی در دو بخش انجام شد و نویسندگان سینمایی و کارگردان‌های سینما بطور مجزا 10 فیلم برتر تاریخ سینما را انتخاب کردند.
در نظرسنجی منتقدان «سرگیجه» آلفرد هیچکاک، «همشهری کین» اورسن ولز و «داستان توکیو» یاسوجیرو اوزو به ترتیب اول تا سوم شدند، اما در نظرسنجی 358 کارگردان سینما از سراسر دنیا «داستان توکیو»، «2001: یک ادیسه فضایی» استنلی کوبریک و «همشهری کین» به ترتیب اول تا سوم شدند.
 
بنیامین آرمان طلب

همه ما فیلم های خوبی دیده ایم که در آنها رازی از تماشاگر مخفی می ماند تا بعداً در داستان فاش شود. و فیلم های کلاسیک بسیاری که با یک افشاگری حیرت انگیز در پایان فیلم ما را غافلگیر می کنند. اما آیا همه ما موظفیم که چنین چیزی را در فیلمنامه هایمان داشته باشیم؟

در نگارش یک فیلمنامه، هدف مرموز بودن یا مخفی کردن رازها نیست، هدف رساندن اطلاعات ضروری قصه در سریع ترین، شفاف ترین و مؤثرترین شکل ممکن است. در واقع برای نوشتن یک فیلمنامه معمایی نیازی به مرموز بودن، و برای ایجاد تعلیق نیازی به سردرگم کردن تماشاگر نیست.

راز اصلی ایجاد تعلیق در داستان این است: از همان ابتدای فیلمنامه، تماشاگر نباید در مورد شرایط و وقایع اصلی قصه در ناآگاهی نگه داشته شود و هویت شخصیت اصلی بر او نامعلوم باشد. او باید دقیقاً بداند که قهرمان قصه به دنبال چیست؟ تنها چیزی که در فیلم نامعلوم است، سرانجام قهرمان است.

از همان ابتدا، تماشاگر باید بداند که قهرمان فیلم کیست، در چه موقعیت دشواری گیر کرده، چه مانعی او را از رسیدن به هدفش باز می دارد. تماشاگر باید دقیقاً بداند که در هر دقیقه از فیلم چه می گذرد.

بنیامین آرمان طلب

سلام دوستان عزیز

گاهی کسانی که می نویسند (چه فیلمنامه نویسان و چه نویسندگان داستان و ...) به بعضی از قوانین توجه دارند که از روی تجربه و مقداریشم از روی توانمندی های ذاتی خودشان ناشی میشه. خیلی خوبه بشه اون تجریبات به زبان قلم در آورد در اختیار دیگران گذاشت. این متن یکی از دوستان فرستاد، البته در باب نویسندگی.
این قوانین بسیار در نوشتن بخصوص فیلمنامه نویسی هم حائز اهمیت است. امیدوارم استفاده کنید.

**یک نکته ای باید اینجا اشاره کنم و اون اینکه، بعضی از دوستان، فقط متن های سایت و وبلاگ هارو در وبلاگ خودشون

کپی می کنند بدون اینکه نامی از منبع اول ذکر کنند. من خودم هم خیلی موقع ها کپی میکنم، اشکالی نداره ولی به شرط اینکه منبع ذکر بشه. ممنون**

۱- با فراغ بال بنویسید. کسی که به بانک بدهکار است و یا توی جیبش شپش قاب می اندازد امروز نویسنده خوبی نخواهد شد.

۲- اوائل کار با قلم و کاغذ بنویسید. اشکالی ندارد.

۳- پای غریبه ها را تنها زمانی به داستان بازکنید که مخاطب غافلگیر شود نه اینکه احساس کند سرکار گذاشته شده.

۴- به وجود و نقش همه کارکترهای داستان فکر کنید حتی به کسی که تنها یک لیوان اب برای قهرمان میاورد.

۵- برای پایانبندی داستانتان بدجنس باشید و به سراغ نامحتمل‌ترین گزینه ها بروید.

۶- مثل یک ادم سادیستیک و روانی دائم سعی کنید به بدترین و افتضاح‌ترین حالتی که خواننده ممکن است از شخصیت شما برداشت کند بیاندیشید و فکری برایش بکنید.

۷- شخصیت‌ها را یکی یکی خلق کنید. با اینکار شما مجبور میشوید جهان را از دریچه ذهن یک شخص بفهمید و به درک درستی از او و شرایطش دست یابید

۸- به خوانندگان خود اطلاعات لازمه و ممکن را بدهید. به جهنم که با اینکار نمی‌توانید حالت تعلیق و گره افکنی ایجاد کنید. این بی عرضگی خودتان است. داستان باید خودش به پایان برسد شما در مسیر حرکت داستان فضولی نکنید. اطلاعات لازم به مخاطب را بدهید – این دوبار- تا مخاطب بتواند گزینه های مختلف داستان را در ذهنش تحلیل و بررسی کند.

بنیامین آرمان طلب


** همونطور که میدونید، کلاس ها یا همایش های حضوری سیدفیلد بسیار معروفه، خوشبختانه یکی از این دوره ها به فارسی دوبله شده. لینک هاش توی اینترنت زیاده، اول نمیخواستم بزارم ولی دیدم که خالی از لطف نیست :) **

بنیامین آرمان طلب

«جان آگوست» فیلمنامه نویس، فیلمساز آمریکایی و داور بخش فیلمنامه نویسی آکادمی علوم و هنرهای سینما (اسکار) است. به عنوان فیلمنامه نویس «آگوست» تجربه همکاری های متعددی را با «تیم برتون» در کارنامه خود دارد از جمله فیلمنامه های ماهی بزرگ (2003)، چارلی و کارخانه شکلات سازی (2003)، عروس مرده (2005) و فرنکن وینی (2012).

بنیامین آرمان طلب

ارتباط بین تعلیق و غافلگیری » نتیجه غافلگیری بوجود آمدن تعلیق است.


غافلگیری باعث افزایش درک مخاطب از داستان و به خاطر سپردن بهتر حوادث آن می شود زیرا رویداد غافلگیرانه یک دنباله غیر منطقی برای حوادث پیش از خودش است و به همین دلیل خواننده را وادار می کند سلسله حوادث داستان را دوباره مورد بازبینی قرار دهد.



بنیامین آرمان طلب

تعلیق کیفیتی در داستان است که باعث می‌شود خوانندگان در طول خواندن داستان بپرسند:«قرار است چه اتفاقی بیافتد؟» یا «در ‌‌نهایت چه می‌شود؟». این سوالات مخاطبان را مجبور می‌کند که به خواندن ادامه دهند. تعلیق زمانی اوج می‌گیرد که کنجکاوی خواننده با نگرانی درباره سرنوشت شخصیت اصلی و دوست داشتنی داستان ترکیب ‌شود. بنابراین در فیلم‌های قدیمی که به صورت چند شماره‌ای و سریالی ساخته می‌شدند و به اقتضای داستانشان به آن‌ها «چنگک کوهنوردی» گفته می‌شد، یکی از عناصر اصلی تعلیق در انتهای هر اپیزود و هر قسمت سریال، آویزان نگه داشتن قهرمان بر لبه یک پرتگاه یا بستن شخصیت اصلی زن به ریل راه آهن بود تا بینندگان هر لحظه احساس کنند که قطار در حال رسیدن به قربانی است. درباره داستان‌های جنایی که به آن‌ها داستان‌های پلیسی نیز می‌گویند، ‌یکی از عناصر تعلیق این بود که خواننده می‌خواست بداند چه کسی قتل را انجام داده است. در داستانهای عاشقانه هم تعلیق این بود که خواننده می‌خواست بداند سرانجام پسر می‌تواند دختر را تصاحب کند و یا اینکه عشاق دوباره با هم خواهند بود یا خیر.

بنیامین آرمان طلب
۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۱

چگونگی ثبت فیلمنامه

سلام مخاطبین عزیز

برای ثبت فیلم نامه دو راه پیشنهاد میکنم

1) ثبت از طریق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ( روالش 1) درخواست 2) دادن یک نسخه فیلم نامه به بخش سمعی و بصری سازمان 3) بررسی در شورای فیلمنامه 4) دادن پروانه)

2) از طریق سایت های معتبر سینمایی داخلی مانند خانه سینما

بنیامین آرمان طلب