آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

آفرینش فیلم

«من هم در اولین قدمِ آفرینشِ دنیایِ هنرِ سینمایی هستم»

۰۵ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۱۳

فرمالیسم در سینما

درک اهمیت شکل اثر هنری

بابک احمدی می نویسد : «اگر در بررسی پیامی (خواه هنری یا غیر هنری) توجه خود را منحصر به درک شکل آن پیام کنیم ، و بکوشیم تا از راه شناخت عناصر نشانه شناسانه ی سازنده ی آن به معنایش یا دامنه ی تاثیرهایش پی ببریم ، و دیگر نه به فرستنده اش توجه کنیم ، نه به زمینه دلالت هایش و نه به شرایط تاریخی ، اجتماعی و روانی پدید آمدنش ، آنگاه با کارکرد زیبایی شناسانه ی آن آشنا خواهیم شد».[1]

وی همچنین می افزاید : «در نیمه نخست سده ی بیستم ، تحلیل استوار بر شکل به تدریج قدرت یافت. به عنوان مثال ناقدان آیین مشهور به «نقد نو» (New criticism) که در انگلستان و ایالات متحده آثار خود را به چاپ می رساندند ، بارها از ضرورت بررسی خود اثر ادبی ، و دور شدن از تحلیل تاریخی ، اجتماعی ، و روانشناسانه ی اثر بحث کردند».[2]

چنین می نماید که رومن یاکوبسن شمای ارتباط زبان شناسانه ی خود را ، به سودای اثبات فضیلت «کارکرد پوئتیک» یا «کارکرد زیبایی شناسانه» ، پیش کشیده بود . یاکوبسن معتقد بود کارکرد ادبی یا زیبایی شناسانه ی اثر از راه بررسی شکل آن به دست می آید.

بابک احمدی می پرسد : «خود اثر یعنی چه ؟» و پاسخ می دهد :

 «یعنی ساختار ، یا شکلی که مجموعه ای است از عناصر و نسبت های میان  آنها ، و این عناصر را نشانه می خوانیم . در تعریف نشانه نیز می گوییم که نسبت میان دال و مدلول است . دال شکل مادی و موجود است و مدلول تصوّر ذهنی است که در فکر آدمی پدید می آید . بنا به مثال قدمی رواقیان دودی که در آسمان می بینیم دال است و معنایی که در فکر ما پیدا می شود که جایی آتشی روشن است مدلول . فهم نسبت میان دال و مدلول را کنش نشانه شناسی می خوانیم . پس نشانه شناسان پیش از هر چیز در پی کشف معناها یا دلالت های چیزها بر می آیند .

بررسی ساختار یا شکل هر پدیده نیز تلاش برای ادراک نسبت های درونی نشانه ها ، یعنی شناخت گسترده ی دلالت هاست . و این نشان می دهد که در بررسی هنری فاصله ی میان کارکرد زیبایی شناسانه ی یک اثر و کارکرد فرا زبانی آن (که از راه پژوهش رمزگان و زبان و نشانه ها شناخته می شود) از میان می رود ، یعنی تحلیل خود اثر و تحلیل نشانه هایش از یکدیگر جدا نمی مانند .

اکنون به این پرسش که «شکل چیست ؟» بیشتر دقت کنیم . بوریس آخن باوم گفته است : «مفهوم شکل دیگر چون یک دربرگیرنده به کار نمی رود ، بل مجموعه ای پویا و مشخص است که در خود محتوایی دارد ، و با این محتوا نسبت درونی یافته است ». شکل نسبت میان اجزا را نشان می دهد ، و این نسبت در یک اثر هنری نتیجه ی شگرد هایی است که گاه آگاهانه ، ولی بیشتر ناآگاهانه و فراتر از نیت مولف ، در اثر به کار رفته اند . با اقتدا به کانت باید گفت که هنر و ادبیات ماهیت غیر مفهومی دارند و نمی توان پیچیدگی های اثر هنری را به گزاره های منطقی تقلیل داد . به بیان دیگر چشم پوشی از شکل زیبایی ممکن نیست .

به نظر فرمالیست ها به جای جستجوی «مفهوم اثر» باید در پی کشف شگرد ها بود . این است معنای گفته ی ویکتور شکلوفسکی نظریه پرداز بزرگ دیگر فرمالیست ، که «هنر همان شگرد است ». برای شناخت این شگرد باید نوع « از شکل انداختن» و دگرگون کردن ماده ی اثر هنری را مشخص کرد .

این شگرد ادبی (هنری) را فرمالیست ها «آشنایی زدایی» نامیدند . شکلوفسکی در مورد این راز بسیار ساده و روشن بحث کرده است . او می نویسد که در زندگی هر روزه ی ما ، همه چیز متعارف و آشنا می شوند و منش خودکار می یابند . چون تازگی خود را از دست داده اند ، و ما  هم به آنها عادت کرده ایم . صدای امواج دریا به گوش ساحل نشینان نمی رسد . چیزها ، کنش ها و عقاید چون یکنواخت و تکراری شوند ، خودکار نیز می شوند ، یعنی چندان تاثیری بر نیروی سازنده ی فکر ما ندارند . اما در یک اثر هنری چیزها جدید و نا متعارف اند ، و هنرمند با شگرد هایی تازه چیزهایی تازه می سازد . شگرد هنر همین آشنایی زدایی است ، یعنی دشوار کردن ادراک بیان . در هنر خود موضوع اهمیتی ندارد ، نکته ی مهم تجربه ی «هنری بودن» موضوع است . بیان هنری ، یا هنری کردن مهم است و نه آنچه به بیان در می آید» .[3]

  1. 1.     بررسی فراشد ارتباطی هنر از طریق بررسی رمزگان (ساختار گرا ها)

دیدیم که فرمالیست ها از «شکل» چون آغاز گاه مباحث خود یاد می کردند ، و معتقد بودند که مفهوم «شکل» دیگر همچون یک دربرگیرنده به کار نمی رود ، بلکه مجموعه ای پویا و مشخص است که در خود محتوایی دارد ، و نکته ی مهم این جاست که با این محتوا نسبت درونی دارد . از این نکته شاید بتوان نتیجه گرفت که به نظر فرمالیست ها شکل نسبت میان اجزا را نشان می دهد . تعریف اصلی ساختارگرایان از «ساختار» نیز چندان تفاوتی با این برداشت فرمالیست ها از شکل ندارد . بابک احمدی می نویسد : « ژان پیاژه نوشته است که در تعریف دقیق ساختار ، باید این موارد را در نظر گرفت ؛ ساختار بیان یک کلیت است ، یعنی اجزا آن دارای هماهنگی و همبستگی درونی هستند . در تحلیل نهایی ، اجزا یک ساختار دیگر زندگی و تکامل مستقل ندارند . در مرتبه ی بعد ساختار واقعیتی پویاست . قوانین سازنده ی الگوهای ساختاری به طور مدام به ساختار شکل می دهند و نه یک بار برای همیشه . و نکته ی آخر این که ، هر ساختار توانایی نظم دادن به خود را دارد ، و در این تبدیل ها به هیچ رو نیازمند چیزی بیرون از خود نیست . موارد بیرونی در تبدیل های ساختاری دارای ارزش تعیین کننده نیستند».[1]

اکنون به آن بنیان فلسفی ساختار گرایی توجه کنیم . اصلی که اعلام می دارد جهان از مناسبات شکل گرفته و نه از چیزها . یعنی هیچ چیز را نمی توان بیرون از الگوی ساختاری اش شناخت ، و ماهیت هر چیز در شرایطی از پژوهش مناسباتش با عناصر همان ساختاری تعیین می شود ، که در آن جای گرفته است . به نقل از بابک احمدی ، منطق چنین حکمی به آنجا می رسد که بکوشیم تا به «ساختار های نهایی و دائمی» پی ببریم که چیزی جز بیان ساختار نهایی کارکرد ذهن آدمی نخواهد بود .

بابک احمدی ادامه می دهد : «توجه به شکل (فرم) ، یا ساختار ضرورت بررسی از راه رمزگان زبان را پیش می آورد ، در واقع بحث از شکل اثر هنری یا ساختارش به سرعت به بحث از رمزگانش تبدیل می شود . گاه این رمزگان در هنری خاص در یک دستگاه تک نشانه شناسی بیان می شود . مثلا یک رمان در پیکر نشانه های زبان شناسانه ی نوشتاری ارئه می شود ، و آشنایی با این دستگاه یگانه شرط ضروری ادراک رمان است . اما گاه اثر هنری در قالب چند دستگاه نشانه شناسانه شکل می گیرد ، به عنوان مثال ، فیلم جیب بر اثر روربر برسون در شش دستگاه نشانه شناسی متمایز شکل گرفته است ؛ نشانه های دیداری [یا همان نشانه های تصویری] ، نشانه های حرکتی ، نشانه های زبانی گفتاری ، نشانه های زبانی نوشتاری ، نشانه های آوایی غیر زبان شناسانه ، و سرانجام نشانه های موسیقایی . آشنایی با قاعده های نشانه شناسانه ی هر یک از این دستگاه ها برای درک  بهتر و دقیق تر فیلم ضروری است . از نظر ساختار گرایان الگوی اصلی شناخت رمزگان و نشانه های نظام های آوایی غیر زبانی ، موسیقایی ، حرکتی ، و حتی تصویری همان نشانه های زبان شناسانه است».[2]


ادراکی تازه از نسبت زبان و ساختار

دانستیم که می توان در جریان یک ارتباط زیبایی شناسانه بر خودِ زیبایی یا بر خودِ اثر هنری تاکید کرد ، و دانستیم که در این مرحله ناگزیر بحث از نشانه های اثر پیش می آید ، یعنی صحبت از تمرکز بر پیام می گذرد و بر رمزگان تمرکز می یابد ، و کارکردی که یاکوبسن آن را «فرا زبانی» می خواند ، مطرح می شود . از نظر ساختار گرایان این نکته به معنای استوار شدن ِ بحث بر الگوی زبان شناسانه است .

بابک احمدی در این زمینه می نویسد :

«ساختار ؛ کلی است که اجزاء آن زندگی مستقلی ندارند ، واقعیتی پویاست که شکلش دگرگون می شود ، و خود شکل و قانون این دگرگونی اش را موجب می شود . لوی استروس می نویسد در بررسی مناسبات ساختاری چهار نکته ی مهم مطرح میشوند .

1. قوانین آگاهانه ای که در یک مجموعه مناسبات ساختاری یافتنی است ، می توانند به فرض هایی ناخود آگاه تحویل شوند

2. در ساختار هیچ واحدی بدون مورد متقابلش مطرح نمی شود ، یعنی هر واحد بر اساس تقابل های دوتایی وجود دارد و شناخته می شود .

3. هر نظام ، و هر ساختار ، فراتر از پیکر بندی عوامل تشکیل دهنده ی خود وجود دارد ، و کارکردش از مناسبات درونی عناصرش دانسته می شود .

4. قوانین کلی (مثلا قانون های دگرگونی های ساختاری) فقط با در نظر گرفتن توامان هر سه مورد بالا قابل فهم است .

یکی از مهم ترین دستاورد های ساختارگرایان ، معناشناسیِ ساختاری است . در واقع معنا پیش از ساختار وجود ندارد ، بل از مجموعه ی گزاره ها ، یعنی از هم نشینی آنها ست که معنا «مفصل بندی» می شود. ژولین گرماس می نویسد که محتوای کنش ها دگرگون شدنی است ، کنشگر ها نیز تفاوت می کنند ، اما آنچه تغییر نمی کند ساختار نهایی است . کنش گر ها در هر روایت بر اساس کارکرد خود ، یعنی قانونِ شکل کار می کنند و نه بر پایه ی قانونِ محتوا ».[1]

می دانیم که سرچشمه ی نشانه شناسی به چارلز سندس پیرس باز می گردد . او نشانه ها را به سه دسته ی شمایلی ، نمایه ای و نمادین تقسیم کرد . احمدی در کتابش می نویسد : «نشانه های شمایلی آنهایند که بر اساس شباهت با موضوع شکل گرفته باشند ، مثل یک عکس ، یا پرده ی نقاشی ناتورالیستی ، و به یک معنا ماکت بنا ها ، مدل ها و حتی نقشه ها . دسته ی دوم نشانه های نمایه ای هستند که بر اساس نسبتی درونی (و بیشتر علت و معلولی) با موضوع شکل می گیرند . ساعت نشانه ای ست از زمان ، و دود نشانه ای است از آتش. بسیاری از علائم پزشکی نشانه های نمایه ای هستند . اما دسته ی سوم بیشترین نشانه هایند ، و بر اساس قراردادی با موضوع نسبت می یابند . نشانه های زبانی ، نت های موسیقی ، رنگ های چراغ راهنما ، لباس مشکی به علامت عزاداری  ، و ... . در واقع بخش اصلی نشانه ها ، نمادین هستند . که در سخن هنری این نشانه ها بسیار اهمیت دارند ، و یکی از دلایلی که نشانه شناسان در مورد اهمیت آشنایی با زبان شناسی در بررسی هنری ارائه می کنند از اینجا می آید».[2]

او همچنین می افزاید : «هر نشانه موردی تاویلی می آفریند ، یعنی «معنایش» از معناهای تاویلی تازه ای شکل می گیرد ، و به همین دلیل هرگز نمی توانیم به تسلسل معنایی نشانه ها پایان دهیم ، و درست به همین دلیل ادراک دقیق معنای نشانه ها ناممکن است . در واقع ما همواره با تاویل ها سر و کار داریم  ، و نه با بیان علمی پدیده ها . و نتیجه ای بس مهم از این بحث در زیبایی شناسی می توان گرفت ؛ منطق نشانه شناسی ما را گام به گام از معنای متن دور می کند . همانطور که اشاره شد ، نشانه شناسی و بررسی ساختاری در خود زاینده ی دشواری هایی هستند که ادعای «علمی بودن» روش و نظریه ی آنها را زیر سوال می برد».[3]



[1] همان ، ص 333 .

[2] بابک احمدی ، ص 337 .

[3] همان ، ص 338 .



[1] بابک احمدی ، ص 315 .

[2] همان ، ص 319 .


منبع : raziei.persianblog.ir



[1] بابک احمدی ، ص 298 .

[2] همان ، ص 304 .

[3] همان  ، صص 309-306 .

 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۵
بنیامین آرمان طلب

نظرات  (۳)

سلام
منبع ارجاعات به آقای بابک احمدی نامشخص است. مرجع این ارجاعات چه کتابی است؟ محبت کنید و جواب را برایم ایمیل کنید.
ضمنا اگر کتاب دیگری راجع به فرم و فرمالیسم سراغ دارید معرفی بفرمایید.
متشکرم

پاسخ:
سلام
پیشنهاد بنده مطالعه کتاب: حقیقت و زیبایی از آقای احمدی است
یک کتاب دیگه هم هست اونم بد نیست
بنام:
تحلیل فرمالیستی متن نمایشی برای کارگردانی 
اگه اسمشو درست گفته باشم!
موفق باشید

سلام


ممنون بابت کتبی که معرفی کردید. نقل قولهایی که در این صفحه از بابک احمدی شده مربوط به چه کتابی است؟

متشکرم

جناب اقبالدار
بنده منتظر پاسخ جنابعالی هستم.
اگر ایمیل کنید ممنون میشوم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی