جملات و دریافت های تارکفسکی از سینما (در حال تکمیل ...)
1: «تعهد هنرمند جز جستجوی مطلق نیست»
2: «آینه را میتوان داستان یک خانه قدیمی نیز دانست»
3: « در تمام فیلمهای من مایه ریشه و تبار اهمیت زیادی دارد. وابستگی به خانه و خانواده، کودکی، سرزمین مادری و خاک»
4: " خاطرات کودکی که سال ها مرا رنج می دادند، به ناگاه محو شدند. سرانجام کابوس خانه ای که بیشتر سال های کودکی من در آن سپری شده بود، از بین رفت. سال ها پیش می خواستم خیلی ساده قلم را روی کاغذ به حرکت در آورده و خاطراتم را بنویسم. آن روزها هیچ به فکر ساختن فیلم نبودم. بیشتر به فکر نوشتن داستانی بودم درباره ی سال های جنگ."
5: "آینه حکایتی است که قصه گوی آن آدم بیماری ست و فقط آرزوی سلامتی دارد...بخش های فیلم تکه هایی از قصه ی او هستند و خودش در موقعیت کسی قرار دارد که دیگر فرصت کافی برای توضیح آن در اختیار ندارد."
6: "سینما هنری است که در آن مؤلف میتواند خود را در موقعیت آفرینندهی واقعیتی نامشروط بیابد، واقعیتیکه به معنای دقیق واژه فقط از آن جهان خود اوست. فیلم واقعیتی عاطفی است و به همین جهت تماشاگران آنرا بهعنوان واقعیت دوم میپذیرند."
7: «با سینما برای نخستینبار انسان در تاریخ هنر و فرهنگ خویش ابزاری یافت تا زمان را بیان کند، هرچند در موسیقی زمان مسئله اصلی است، اما اگر دقت کنیم درمییابیم که در موسیقی زمان ابزار بیان است، درحالیکه در سینما زمان نمایان میشود، سینماگر به زمان شکل میدهد و با واقعیتی مادی بهگونهای جداناپذیر به آن وابسته است، کمال میبخشد، امر دشواری که باید یافته شود زمان در دل زمان است. این کار بیحد و حساب سخت است اما باید انجام شود»